زمان کنونی: ۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۹:۳۸ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۵۴۶۱
۰۴ شهریور ۱۳۹۱, ۰۲:۳۱ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دلم هوای دیروز را کرده ، هوای روزهای کودکی را .. دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد ! . . . دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم و دوباره تمرین کنم ؛ الفبای زندگی را .. میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی که دل شکستم و دلم را شکستند . دلم میخواهد اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان هر چه میخواهید بکشید این بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو ! دلم میخواهد این بار اگر گلی را دیدم آن را نچینم . دلم میخواهد ... می شود باز هم کودک شد ؟؟؟؟ .. راستی خدا! دلم ، فردا هوای امروز را می کند؟؟

گر مرد رهی میان خون باید رفت *** از پای فتاده سر نگون باید رفت
تو پای در ره نه و هیچ مپرس*** خود راه بگویدت که چون باید رفت
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: SaMiRa.e , انرژی مثبت , **sara** , Parva
ارسال: #۵۴۶۲
۰۴ شهریور ۱۳۹۱, ۰۴:۳۵ ق.ظ
Re: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
کاش میتونستم بهت بگم چقدر بهت فکر میکنم...

خوبه خداقل اینجا میشه گفت...

Sent from my Galaxy Nexus using Tapatalk 2

There is no there there.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۴۶۳
۰۴ شهریور ۱۳۹۱, ۱۱:۵۱ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
هوووورا بالاخره تونستم سوال ACM دانشگاه کلمبیا رو حل کنم . بعد از دو ساعت بالاخره پیداش کردم


الان تو آسمون ها به سر می برم .


اینجا نوشتم تا شادیمو با مانشت تقسیم می کنم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: esisonic , eris229
ارسال: #۵۴۶۴
۰۴ شهریور ۱۳۹۱, ۱۲:۲۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
هفت جا ، نفس خویش را حقیر دیدم

نخست : هنگامی که به پستی تن می­داد تا بلندی یابد

دوم : آنگاه که در برابر از پا افتادگان ، می­پرید

سوم : آنگاه که میان آسانی و دشوار مختار شد و آسان را برگزید

چهارم : آنکه گناهی مرتکب شد و با یادآوری اینکه دیگران نیز همچون او دست به گناه می­زنند ، خود را دلداری داد

پنجم : آنگاه که از ناچاری ، تحمیل شده‌ای را پذیرفت و شکیبایی‌اش را ناشی از توانایی دانست

ششم : آنگاه که زشتی چهره‌ای را نکوهش کرد ، حال آن که یکی از نقاب‌های خودش بود

هفتم : آنگاه که آوای ثنا سرداد و آن را فضیلت پنداشت



ممتاز و نمونه شدن برای یکسال است،

و ماندگار شدن برای یک عمر؛
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: uniquegirl , Eternal , Bache Mosbat , Parva , eris229 , Aurora , sahar salehi
ارسال: #۵۴۶۵
۰۴ شهریور ۱۳۹۱, ۰۱:۳۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۴ شهریور ۱۳۹۱ ۱۲:۰۳ ق.ظ)آرتا نوشته شده توسط:  من نمیدون چرا هر موقعی من پست های شما رو می بینم همراه با این آواتارتون ، خندم می گیره.
شاید خیلی باحالن.الان همین شکلک که گذاشتی
باحالی از خودتونه Big Grin

آنجا که رویاها به حقیقت می پیوندند...مرا خواهی یافت. ------------------------- وضعیت : [تصویر:  53319_mrsbeasley.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۴۶۶
۰۴ شهریور ۱۳۹۱, ۰۴:۰۷ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
هر چند روز یه بار یه وحشتی میفته به جونم که اگه امسال قبول نشم چی؟ Sad((((((((((((

در کارگه کوزه‌گری رفتم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش
کو کوزه‌گر و کوزه‌خر و کوزه فروش
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۴۶۷
۰۴ شهریور ۱۳۹۱, ۰۴:۵۰ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خدایا شکرت که تورو داریم...

هان مشو نومید چون واقف نه ای از سر غیب
باشد اندر پرده بازی های پنهان غم مخور
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: انرژی مثبت , Eternal , The BesT
ارسال: #۵۴۶۸
۰۵ شهریور ۱۳۹۱, ۱۲:۳۱ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۵ شهریور ۱۳۹۱ ۱۲:۵۲ ق.ظ، توسط Parva.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خداوندا تو میدانی که میخندم ولی در دل غمی بی انتها دارم

خَستــــه ام....! امــــا تَحمـُـــل مـی کُنــم...

ای نسخه ی نامه الهی که تویی

ای آینه ی جمال شاهی که تویی

بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست

از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی


(حضرت مولانا)
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: SaMiRa.e , **sara** , maryami , Sunshine Off , Abrekhoshhal
ارسال: #۵۴۶۹
۰۵ شهریور ۱۳۹۱, ۱۲:۳۹ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
چه بارون قشنگی اومد. رعد وبرق، رگبار، بعد هم باد شدید. شاید عجیب باشه اما من خیلی رعد و برق رو دوست دارم. قدیما که شجاع تر بودم موقع رعد و برق میرفتم پشت بوم خونه! (البته من یادمه همیشه بارون های بهار خیلی با رعد و برق همراه بود)
یا من یسبح الرعد بحمده
خدایا خیلی ممنون هوا خیلی دلپذیر شد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Parva , انرژی مثبت
ارسال: #۵۴۷۰
۰۵ شهریور ۱۳۹۱, ۱۲:۴۴ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۵ شهریور ۱۳۹۱ ۱۲:۳۹ ق.ظ)eris229 نوشته شده توسط:  چه بارون قشنگی اومد. رعد وبرق، رگبار، بعد هم باد شدید. شاید عجیب باشه اما من خیلی رعد و برق رو دوست دارم. قدیما که شجاع تر بودم موقع رعد و برق میرفتم پشت بوم خونه! (البته من یادمه همیشه بارون های بهار خیلی با رعد و برق همراه بود)
یا من یسبح الرعد بحمده
خدایا خیلی ممنون هوا خیلی دلپذیر شد
قابلی نداشت. (از طرف خدا)
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۴۷۱
۰۵ شهریور ۱۳۹۱, ۱۲:۴۴ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
هستند کسانی که از شدت دلتنگی به کما رفته اند … حرف نمیزنند … راه می روند

… نفس میکشند … ولی چیزی حس نمیکنند ! فقط فکر میکنند و فکر میکنند و فکر

میکنند …!
فکر کنم همه خوابیدن یه جز من !!!!‌ صدا می یاد ؟؟

تو ثروتمند نیستی مگر آنکه چیزى داشته باشی که با پول نتوان خرید ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: maryami
ارسال: #۵۴۷۲
۰۵ شهریور ۱۳۹۱, ۱۲:۴۶ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۴ شهریور ۱۳۹۱ ۰۴:۰۷ ب.ظ)nomad:D نوشته شده توسط:  هر چند روز یه بار یه وحشتی میفته به جونم که اگه امسال قبول نشم چی؟
سعی کنید تا این فکر میاد سراغتون تلاشتون رو بیشتر کنید.هرکسی زحمت بکشه نتیجه اش رو حتما میبینه.نهایتا اگر هم نتیجه دلخواه نگیرید دیگه خبالتون راحته تا حد توان تلاش کردید بقیه اش دیگه دست خدا بوده که قبول نشدید.توکل کنید به خدا.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Parva , **sara** , nomad:D
ارسال: #۵۴۷۳
۰۵ شهریور ۱۳۹۱, ۱۲:۵۰ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
گاهی اوقات حس میکردم با تمام وجود اطرافیانم بازم تنها ترینم امشب خیلی غرق بودم تو افکارم که چرا من ارزشمو اثبات نکردم و کلی خطا ها و کوتاهی هامو ...وسطای گفتگو هام متوجه شدم بخدا قسم هر چیم که باشم با ارزشم چون برترین وجود همون رب مهربونو دارم یادم اومد که برترین بنده عالم فرموده بدون برترین ایمان اینه که بدونی هرجا باشی خدا با توست Heart
الهی تنهام نذار و تا ابد باهام باش Blush
راستی تمام نظرات هرچه می خواهد دل تنگت بگو... رو خوندم بسیار بسیار زیبا بودند و از همتون تشکر میکنم واقعا خوشحالم در چنین جمعی هستمBig Grin
راستی یه داستانم میذارم
FROGS
قورباغه ها
Once upon a time there was a bunch of tiny frogs.... Who arranged a running competition.
روزی از روزهاگروهی از قورباغه های کوچیک تصمیم گرفتند که باهم مسابقه ی دو بدند .
The goal was to reach the top of a very high tower.
هدف مسابقه رسیدن به نوک یک برج خیلی بلند بود .
A big crowd had gathered around the tower to see the race and cheer on the contestants. ...
جمعیت زیادی برای دیدن مسابقه و تشویق قورباغه ها جمع شده بودند ...
The race began....
و مسابقه شروع شد ....
Honestly,no one in crowd really believed that the tiny frogs would reach the top of the tower.
راستش, کسی توی جمعیت باور نداشت که قورباغه های به این کوچیکی بتوانند به نوک برج برسند .
You heard statements such as:
شما می تونستید جمله هایی مثل اینها را بشنوید:
'Oh, WAY too difficult!!'
' اوه,عجب کار مشکلی !!'
'They will NEVER make it to the top.'
'اونها هیچ وقت به نوک برج نمی رسند
or:
یا :
'Not a chance that they will succeed. The tower is too high!'
'هیچ شانسی برای موفقیتشون نیست.برج خیلی بلنده !'
The tiny frogs began collapsing. One by one....
قورباغه های کوچیک یکی یکی شروع به افتادن کردند...
Except for those, who in a fresh tempo, were climbing higher and higher....
بجز بعضی که هنوز با حرارت داشتند بالا وبالاتر می رفتند ...
The crowd continued to yell, 'It is too difficult!!! No one will make it!'
جمعیت هنوز ادامه می داد,'خیلی مشکله!!!هیچ کس موفق نمی شه !'
More tiny frogs got tired and gave up....
و تعداد بیشتری از قورباغه ها خسته می شدند و از ادامه دادن منصرف
...
But ONE continued higher and higher and higher....
ولی فقط یکی به رفتن ادامه داد بالا, بالا و باز هم بالاتر ....
This one wouldn't give up!
این یکی نمی خواست منصرف بشه !
At the end everyone else had given up climbing the
tower. Except for the one tiny frog who, after a big effort, was the only one who reached the top!
بالاخره بقیه ازادامه ی بالا رفتن منصرف شدند.به جز اون قورباغه
کوچولو که بعد از تلاش زیاد تنها کسی بود که به نوک رسید !
THEN all of the other tiny frogs naturally wanted to
know how this one frog managed to do it?
بقیه ی قورباغه ها مشتاقانه می خواستند بدانند او چگونه این کا ر روانجام داده؟
A contestant asked the tiny frog how he had found the strength to succeed and reach the goal?
اونا ازش پرسیدند که چطور قدرت رسیدن به نوک برج و موفق شدن رو پیدا کرده؟
It turned out....
و مشخص شد که ...
That the winner was DEAF!!!!
برنده ی مسابقه کر بوده !!!
The wisdom of this story is:
Never listen to other people's tendencies to be negative or pessimistic. ... because they take your
most wonderful dreams and wishes away from you -- the ones you have in
your heart!
Always think of the power words have.
Because everything you hear and read will affect your actions!
نتیجه ی اخلا قی این داستان اینه که:
هیچ وقت به جملات منفی و مأیوس کننده ی دیگران گوش ندید... چون اونا زیبا ترین رویا ها و آرزوهای شما رو ازتون می گیرند--چیز هایی که از ته دلتون آرزوشون رو دارید!
همیشه به قدرت کلمات فکر کنید . چون هر چیزی که می خونید یا می شنوید روی اعمال شما تأثیر میگذاره
Therefore:
پس:
ALWAYS be....
همیشه ....
POSITIVE!
مثبت فکر کنید !
And above all:
و بالاتر از اون
Be DEAF when people tell YOU that you cannot fulfill your dreams!
کر بشید هر وقت کسی خواست به شما بگه که به آرزوهاتون نخواهید رسید !
Always think:
و هیشه باور داشته باشید :
God and I can do this!
من همراه خدای خودم همه کار می تونم بکنم
Most people walk in and out of your life......but FRIENDS Leave footprints in your heart
آدم های زیادی به زندگی شما وارد و از اون خارج میشن... ولی
دوستانتون جا پا هایی روی قلبتون خواهند گذاشت

ببخشید طولانی شد ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: maryami
ارسال: #۵۴۷۴
۰۵ شهریور ۱۳۹۱, ۱۲:۵۸ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
درادامه ارسال قبلیم میخواستم بگم که من مستقیما افرادی رو میشناسم باوجودیکه توی مدارس یا دانشگاههای معمولی درس خوندند و معلم یا استاد عالی و سطح بالایی نداشتند ولی از تنها چیزی که داشتند(همت و غیرت)کمک گرفتند و فقط تا آخرین حد توانشون تلاش کردند و خوندند.و نتیجه تلاششون رو هم دیدند و بهترین رشته هاودانشگاهها قبول شدند.تلاش همیشه نتیجه داره.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: SaMiRa.e , nomad:D , - rasool -
ارسال: #۵۴۷۵
۰۵ شهریور ۱۳۹۱, ۱۰:۰۷ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خدا می داند ، ولی آن روز که آخرین زنگ دنیا می خورد ، دیگر نه می شود تقلب کرد و نه می شود سر کسی را کلاه گذاشت …
آن روز تازه می فهمیم که زندگی عجب سوال سختی بود ، سوالی که بیش از یک بار نمی توان به آن پاسخ داد …
خدا کند آن روز که آخرین زنگ دنیا می خورد ، روی تخته سیاه قیامت اسم ما را جز خوبها نوشته باشند …
خدا کند حواسمان بوده باشد و زنگهای تفریح ، آنقدر در حیاط نمانده باشیم که حیات یادمان رفته باشد …
خدا کند که دفتر زندگیمان را جلد کرده باشیم و بدانیم دنیا چرک نویسی بیش نیست .
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: maryami , Aurora , انرژی مثبت , Fardad-A , pos , narges_r , uniquegirl


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۴۲۷ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۱۹,۹۱۲ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۶۵ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۴,۷۶۸ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۹۲ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۴۰ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۵۲ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۲۵ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۲۲ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۶۰ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close