زمان کنونی: ۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۴:۴۴ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۸۰۵۶
۰۴ مرداد ۱۳۹۲, ۱۲:۲۷ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
ای کاش کوه نوردا بر می گشتن... ای کاش :-(

to get something you've never had, you have to do something you've never done
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: bitbit , Eternal , Aurora , sahar121 , kati , GoodStudent67 , M*Gh , sellena , silver_0255
ارسال: #۸۰۵۷
۰۴ مرداد ۱۳۹۲, ۰۱:۲۷ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
در هندسه ابتدایی قضیه ای هست معروف به قضیه حمار و آن این است که در هر مثلث مجموع طول دو خط بیش از یک خط است و هرگونه که مثلث را ترسیم کنند این اصل پابرجاست و علت اینکه آن را حمار نامیدند این است که گفته اند اگر علفی در نقطه ای باشد و حماری در نقطه ای دور از آن، هیچ حماری برای رسیدن به نقطه علف دو خط را طی نخواهد کرد بلکه در یک خط مستقیم به نقطه مطلوب می رود...
اما شگفت است که بسیاری از ما آدمیان مطلوبی را در نقطه ای می بینیم و به جای رفتن در خط مستقیم به آن سوی آن، به راه های کج و معوج می رویم...و در نمی یابیم که هر حرکتی غیر از راستی، دور زدن و دور شدن است، دروغ راه را طولانی می کند، ریا ما را عقب می اندازد، بی انصافی ما را به دره می افکند و...

دکتر الهی قمشه ای - کتاب ۳۶۵ روز در صحبت قرآن

اگر تنها ترین تنهایان شوم باز هم خدا هست، او جانشین تمام نداشتن های من است‎
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: sun-shine , good-wishes , انرژی مثبت , silver_0255 , barbados2500 , nina69 , هرمان
ارسال: #۸۰۵۸
۰۴ مرداد ۱۳۹۲, ۰۲:۴۱ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خیلی دلم میخاست این روزها کنار مامانم بودم و سرم میگذاشتم تو بغلش و یک دل سیر گریه میکردم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: neilabak , M*Gh , IT.setareh91
ارسال: #۸۰۵۹
۰۴ مرداد ۱۳۹۲, ۰۲:۴۹ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
زمونه رنگارنگه شب و روزش یکی نیست
خوشی دووم نداره غمش همیشگی نیست

هی ایـــــــــــــــــــــــــــــــــزد...
Angel
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: maneshty
ارسال: #۸۰۶۰
۰۴ مرداد ۱۳۹۲, ۰۵:۲۱ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خدا رو شکر.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: good-wishes , sahar121 , maryami , SaMiRa.e , GoodStudent67 , M*Gh , انرژی مثبت , silver_0255
ارسال: #۸۰۶۱
۰۴ مرداد ۱۳۹۲, ۱۰:۴۹ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دلم میخواست الان تنها بودم ،شب هم بود، ستاره ها هم بودند و من زیر آسمون مینشستم...همین!!! و خدا آرزوهامو بهم میداد.... تو اون لحظه ها

[تصویر:  salavat14saqeb.ir_.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: M*Gh
ارسال: #۸۰۶۲
۰۴ مرداد ۱۳۹۲, ۱۱:۰۷ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۴ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۰۹ ق.ظ، توسط sellena.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خدایا خیلی امید دارم
خدایا خودت کمک کن خودت درستش کن
خدایا خودت یه راهی بزار جلو روم
خدایا ای کاش میتونستی بهم بگی چیکارکنم
من منتظرتم خدا...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: ۲FA , maneshty
ارسال: #۸۰۶۳
۰۴ مرداد ۱۳۹۲, ۱۲:۴۴ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دلمان خوش است که مینویسیم


و دیگــران می خـواننــد


و عــده ای می گـوینــد


آه چـه زیبــا و بعضــی اشـک می ریــزند


و بعضــی مـی خنــدنـد


دلمــان خـوش اســت


به لــذت هــای کــوتـاه


به دروغ هــایی که از راســت


بـودن قشنــگ تـرند


به اینکــه کســی برایمــان دل بســوزاند


یـا کســی عاشقمــان شــود


با شــاخه گلی دل می بنــدیـم


دلمــان خـوش می شــود

خوشبختی نگاه خداست.
دعایت میکنم که:
خداوند هرگز چشم از تو برندارد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: انرژی مثبت , sellena , SaMiRa.e , zahra 67
ارسال: #۸۰۶۴
۰۴ مرداد ۱۳۹۲, ۰۴:۲۴ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۵ مرداد ۱۳۹۲ ۰۴:۵۴ ق.ظ، توسط good-wishes.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۴ مرداد ۱۳۹۲ ۰۱:۱۵ ب.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط:  . . . من ایستادم و مشغول تماشای زیباترین صحنه زندگی ام یعنی سعی و تلاش برای نجات جان دیگری شدم. وقتی قطره های اشک از صورتم به زمین می افتادند، ناگهان قطره ها، بیشتر و بیشتر شدند. به آسمان نگاه کردم، گویی خود خداوند بود که با غرور و افتخار می گریست.
بعضی ها شاید بگویند که این فقط یک اتفاق بوده و این گونه معجزات اصلاً وجود ندارند و یا شاید بگویند گاهی اوقات باید باران ببارد. من نمی توانم با آن ها بحث کنم، حتّی سعی هم نمی کنم. تنها چیزی که می توانم بگویم این است که باران، مزرعه ما را نجات داد. درست مثل عمل پسر بچه ای کوچک که باعث نجات جان یک آهو شد.
این خداوند است....
واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم . ممنون خانم انرژی مثبت
می خواستم همونجا نظرم و مطلبی رو بگم اما گفتم نظم اون تاپیک "داستانک" به هم میریزه از طرفی دلم می خواست این داستان رو تعداد بیشتری از دوستان ببینند لذا اینجا نقل قولش رو گذاشتم تا بتونن بهش مراجعه کنند

بله همینطوره . خیلی از مواقع کافیه ما در یک اتفاق بد یا هرچی مثل اون، فقط خدا رو ببینیم و بفهمیم واقعا خدا چی می خواد به ما بگه . همین که ما صدای خدا رو بشنویم و بفهمیم خدا واقعا از اون جریان چی میخواد به ما بگه کافیه تا اون مشکل حل بشه . واقعا حل میشه . من بارها تجربه کردم .
در این داستان هم وقتی مادر به ارزش کمک کردن به دیگران در شرایطی که خودشون در وضع بدی بودند پی برد ، اونوقت باران بارید . ظاهرا ربطی هم به هم نداشتند .
در زندگی واقعی هم همینطوره . البته اسم امتحان رو هم میشه رو این قضیه گذاشت اما من فکر کنم به همین دید اگر بهش نگاه کنیم برامون قابل هضم تر هست .
چه خوبه وقتی مشکلی برامون پیش میاد تو دعاهامون بگیم خدایا کمک کن اون چیزی که قراره از این موضوع بفهمم رو ، زودتر بفهمم تا فرصت بیشتری داشته باشم که چیزهای بیشتری بهم بفهمونی ، حالا دیگه مهم نیست مشکل چه طوری حل میشه چون گاهی واقعا فکر می کنیم حل نشده ولی اصلش چیز دیگریست و اصل اون بینشی هست که ما در اون جریان پیدا میکنیم و آرامشی که سراسر وجودمون رو در بر میگیره .

یادمه آقای پناهیان در یکی از سخنرانیهاشون میگفتن (نقل به مضمون) داستان بازی ما و خدا گاهی مثل بازی "قایم باشک" (بعضی ها هم می گن "قایم موشک") هست . یعنی همونطور که در این بازی همینقدر که اونی که قایم شده رو دیدی دیگه بردی و او خودش می دوه به سمتت . خدا هم بلا تشبیه همینطوره همین که از ته وجودت بگی خدا دیدمت خودش میدوه به سمتت . چه بسا با خیر بیشتر چرا که در بازی قایم باشک با دیدن اون که قایم شده خیری برات نیست اما با دیدن و درک یک نشانه از خدا خیرش سراسر وجودت رو فرامیگیره .
کافیه بفهمی و فقط بگی خدایا دیدمت
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: انرژی مثبت , M*Gh
ارسال: #۸۰۶۵
۰۴ مرداد ۱۳۹۲, ۰۴:۵۷ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
اجازه خدا؟!
میشه برگمو بدم؟
میدونم وقت امتحان تموم نشده ولی
خسته ام...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: ali123321
ارسال: #۸۰۶۶
۰۴ مرداد ۱۳۹۲, ۰۵:۲۴ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۴ مرداد ۱۳۹۲ ۰۵:۲۴ ب.ظ، توسط IT.setareh91.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی ...
به حباب نگران لب یک رود قسم ،
و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد ...
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند ...
لحظه ها عریانند ،
به تن لحظه ی خود ،
جامه ی اندوه مپوشان ... هرگـز ...

خدایا تو را غریب دیدم و غریبانه غریبت شدم ،

تو را بخشنده پنداشتم و گنه کار شدم ،

تو را وفادار دیدم و هر جا که رفتم باز گشتم ،

تو را گرم دیدم و در سردترین لحظه ها به سراغت آمدم ،

تو مرا چه دیدی که وفادار ماندی…؟؟

برای چیزی کمتر از بهترین بودن نباید تلاش کرد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Autumn.Folio , sun-shine , M*Gh , SaMiRa.e , atti joon
ارسال: #۸۰۶۷
۰۴ مرداد ۱۳۹۲, ۰۷:۴۴ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۵ مرداد ۱۳۹۲ ۱۲:۳۳ ق.ظ، توسط Somayeh_Y.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
نه بسته ام به کس دل
نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج
رها رها رها من

ز من هر آن که او دور
چو دل به سینه نزدیک
به من هر آنکه نزدیک
از او جدا جدا من

نه چشم دل به سویی
نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی
به یاد آشنا من

ستاره ها نهفته
در آسمان ابری
دلم گرفته ای دوست
هوای گریه با من
هوای گریه با من


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Autumn.Folio , انرژی مثبت , sahar121 , sun-shine , maneshty , M*Gh , SaMiRa.e , nina69 , Donna , silver_0255 , GoodStudent67 , atti joon
ارسال: #۸۰۶۸
۰۴ مرداد ۱۳۹۲, ۰۷:۵۴ ب.ظ
Rainbow هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
رهی از نوای نایم بزن و هوای نایی
که دمی چو نی بنالم به نوای بی نوایی

به همان فریب طفلی طلب جوانی از من
به چه جاهلی جدا شد که امان از این جدایی

چه گلی که بر نگینش همه نقش بی نصیبی
چه دلی که بر جبینش همه داغ بی وفایی

به طبابتی که داری بفرست درد عشقم
به علاج بی طبیبی و دوای بی دوایی

به خلوص خلوت شب که برآر سر ز خوابم
به صفای اصفیاء و به ولای اولیایی

در بارگاه نازم بگشا به رخ که آنجا
نه نیاز خودفروشی و نه نماز خودنمایی

چه مقام کبریایی که فقیر خاکسارش
سر سروری برآرد به مقام کبریایی

من اگر چه بندگی را به خدا رسانده باشم
همه بنده ام خدایا به تو می رسد خدایی

به کمند خود که صید دل عاشقان مسکین
بنواز از آن اسیری برهان از این رهایی

به ستاره ای سحر کن ره وادی شب من
که سپیده سر برآرم به دیار روشنایی

به نوید آشنا و به صدای پای عاشق
در و دشت نینوا کن به نوای آشنایی

به طواف کعبه سنگ محک ریاضتش بود
که جدا شدیم از هم من و زاهد ریایی

بکشان به عاشقانت که کشی به جرم عشقم
مگرم نه وعده دادی که کشی و بر سر آیی

غزل عراقی ای دل نه چنان دمی گرفته است
که تو دم زدن توانی دگر از غزل سرایی

شب هجر بود و شمعم به زبان شعله می گفت
تو بسوز شهریارا که تو سازگار مایی

خدا آن حس ریبایی است که در تاریکی صحرا
زمانی که هراس مرگ میدزدد سکوتت را
یکی مثل نسیم آرام میگوید
کنارت هستم ای زیبا، و دل آرام میگردد

یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: انرژی مثبت , sun-shine , M*Gh , SaMiRa.e , Eternal , IT SIROOS , silver_0255 , atti joon
ارسال: #۸۰۶۹
۰۴ مرداد ۱۳۹۲, ۰۸:۲۰ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خدایا زود تر برسونش!
همیــــــــــــــــــــــــــــــــن
دیگه طاقت ندارم

Blushخدا یـــــــــــا شکــــــــــــــــرتAngel


هر چی که خدا بخواد همون میشه

آرامش سهم قلبیست که در تصرف خداست؛
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: maneshty , Breeze , atti joon
ارسال: #۸۰۷۰
۰۴ مرداد ۱۳۹۲, ۰۸:۲۱ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
عمق اشتیاق امت روزه دار به روایت تاریخ
اوه اوه! ۲ ماه دیگه ماه رمضونه
بدبختی ۱ ماه باید روزه بگیرم
ای بابا تازه ۲ روزه ش گذشته
بالاخره نصفش رفت! افتاد تو سرازیری
لامصب مگه این ۴ روز آخر میگذره؟
خیلی حیف شده که ماه رمضون تموم شد :|

تحمل مشقت به امید آسایش بهتر از آسایشی است که سختی به دنبال دارد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: sahar121 , kati , LORD0098 , sun-shine , barbados2500 , saeedehs , Eternal , Breeze , atti joon


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۴۱۸ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۱۹,۷۶۵ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۶۴ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۴,۶۷۴ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۹۱ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۳۷ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۴۷ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۲۱ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۱۶ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۵۶ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close