زمان کنونی: ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۶:۴۶ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۲۶۰۱۱
۲۷ بهمن ۱۳۹۴, ۰۱:۲۸ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
سالها پیش , در کشور آلمان , زن و شوهری زندگی می کردند.آنها هیچ گاه صاحب فرزندی نمی شدند.یک روز که برای تفریح به اتفاق هم از شهر خارج شده و به جنگل رفته بودند , ببر کوچکی در جنگل , نظر آنها را به خود جلب کرد.مرد معتقد بود : نباید به آن بچه ببر نزدیک شد.به نظر او ببرمادر جایی در همان حوالی فرزندش را زیر نظر داشت.پ

س اگر احساس خطر می کرد به هر دوی آنها حمله می کرد و صدمه می زد.اما زن انگار هیچ یک از جملات همسرش را نمی شنید , خیلی سریع به سمت ببر رفت و بچه ببر را زیر پالتوی خود به آغوش کشید , دست همسرش را گرفت و گفت :عجله کن!ما باید همین الآن سوار اتوموبیلمان شویم و از اینجا برویم.آنها به آپارتمان خود باز گشتند و به این ترتیب ببر کوچک , عضوی از ا عضای این خانواده ی کوچک شد و آن دو با یک دنیا عشق و علاقه به ببر رسیدگی می کردند. سالها از پی هم گذشت و ببر کوچک در سایه ی مراقبت و محبت های آن زن و شوهر حالا تبدیل به ببر بالغی شده بود که با آن خانواده بسیار مانوس بود.در گذر ایام , مرد درگذشت و ...

مدت زمان کوتاهی پس از این اتفاق , دعوتنامه ی کاری برای یک ماموریت شش ماهه در مجارستان به دست آن خانم رسید.زن , با همه دلبستگی بی اندازه ای که به ببری داشت که مانند فرزند خود با او مانوس شده بود , ناچار شده بود شش ماه کشور را ترک کند و از دلبستگی اش دور شود.پس تصمیم گرفت : ببر را برای این مدت به باغ وحش بسپارد.

در این مورد با مسوولان باغ وحش صحبت کرد و با تقبل کل هزینه های شش ماهه , ببر را با یک دنیا دلتنگی به باغ وحش سپرد و کارتی از مسوولان باغ وحش دریافت کرد تا هر زمان که مایل بود , بدون ممانعت و بدون اخذ بلیت به دیدار ببرش بیاید.دوری از ببر, برایش بسیار دشوار بود.روزهای آخر قبل از مسافرت , مرتب به دیدار ببرش می رفت و ساعت ها کنارش می ماند و از دلتنگی اش با ببر حرف می زد.سر انجام زمان سفر فرا رسید و زن با یک دنیا غم دوری , با ببرش وداع کرد.

بعد از شش ماه که ماموریت به پایان رسید , وقتی زن , بی تاب و بی قرار به سرعت خودش را به باغ وحش رساند , در حالی که از شوق دیدن ببرش فریاد می زد : عزیزم , عشق من , من بر گشتم , این شش ماه دلم برایت یک ذره شده بود , چقدر دوریت سخت بود , اما حالا من برگشتم , و در حین ابراز این جملات مهر آمیز , به سرعت در قفس را گشود : آغوش را باز کرد و ببر را با یک دنیا عشق و محبت و احساس در آغوش کشید.ناگهان , صدای فریادهای نگهبان قفس , فضا را پر کرد:نه , بیا بیرون , بیا بیرون : این ببر تو نیست.ببر تو بعد از اینکه اینجا رو ترک کردی , بعد از شش روز از غصه دق کرد و مرد.این یک ببر وحشی گرسنه است.اما دیگر برای هر تذکری دیر شده بود. ببر وحشی با همه عظمت و خوی درندگی , میان آغوش پر محبت زن , مثل یک بچه گربه , رام و آرام بود.اگرچه , ببر مفهوم کلمات مهر آمیزی را که زن به زبان آلمانی ادا کرده بود , نمی فهمید , اما محبت و عشق چیزی نبود که برای درکش نیاز به دانستن زبان و رسم و رسوم خاصی باشد.چرا که عشق آنقدر عمیق است که در مرز کلمات محدود نشود و احساس آنقدر متعالی است که از تفاوت نوع و جنس فرا رود.

برای هدیه کردن محبت , یک دل ساده و صمیمی کافی است , تا ازدریچه ی یک نگاه پر مهر عشق را بتاباند و مهر را هدیه کند.محبت آنقدر نافذ است که تمام فصل سرمای یاس و نا امیدی را در چشم بر هم زدنی بهار کند.عشق یکی از زیباترین معجزه های خلقت است که هر جا رد پا و اثری از آن به جا مانده تفاوتی درخشان و ستودنی , چشم گیر است.محبت همان جادوی بی نظیری است که روح تشنه و سر گردان بشر را سیراب می کند و لذتی در عشق ورزیدن هست که در طلب آن نیست.بیا بی قید و شرط عشق ببخشیم تا از انعکاسش , کل زندگیمان نور باران و لحظه لحظه ی عمر , شیرین و ارزشمند گردد.در کورترین گره ها , تاریک ترین نقطه ها , مسدود ترین راه ها , عشق بی نظیر ترین معجزه ی راه گشاست.مهم نیست دشوارترین مساله ی پیش روی تو چیست , ماجرای فوق را به خاطر بسپار و بدان سر سخت ترین قفل ها با کلید عشق و محبت گشودنی است.پس : معجزه ی عشق را امتحان کن !

لحظه ای طول می کشد تا مجذوب کسی شوی
ساعتی طول می کشد تا به او علاقه مند شوی
و یک روز طول می کشد تا عاشقش شوی
اما یک عمر طول می کشد تا فراموشش کنی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: khayyam , soheila-zd , samane .gh
ارسال: #۲۶۰۱۲
۲۷ بهمن ۱۳۹۴, ۰۱:۵۸ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۲:۱۵ ق.ظ، توسط A L I.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
باید اعتراف کنم من یه مدتیه مثل قبل متوجه منظور مانشتیا نمیشم.
(۲۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۰۰ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  چند روزه این قابلیت رو دارم که بزنم یکی رو در حد مرگ مغزی یا کُما زخمی کنم :| :|
این یکی که میگید آقا هم میتونه باشه یا منظورتون خانمهاست؟Huh
فک میکردم این ایام والنتاین یه خرده خانمها را مهربانتر میکنه .Sad

(۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۱:۲۰ ق.ظ)IT.girll نوشته شده توسط:  دیشب خواب دیدم رفتم دانشگاه مدرکم رو بگیرم بهم گفتن فیزیک ۱ پاس نکردی!! هرچی گفتم الا و بلا پاس کردم قبول نکردن٬ گفتن باید یه ترم دیگه برداری شهریه رو بدی تا پاس بشی ! اصن نزدیک بود گریه ام بگیره تو خواب Smile) بعد یادم افتاد تو ریز نمراتم هست که این درس رو پاس کردم.نشون دادم گفتم ایناها پاس کردم گفتن نه چون نمره ات ۱۲ بوده تو این درس معلومه خوب یاد نگرفتی! یه بارم این خواب رو در مورد درس قرائت قرآن دیدم :|
بنظرم شما همین فردا صبح برید دانشگاه مدرکتون را بگیرید . برای محکم کاری یه نامه هم از رئیس دانشگاه بگیرید که شما فارغ التحصیل شدین. چون اینجوری هر شب باید یه درس را توضیح بدین. تازه ممکنه شبهای بعد کار به امتحان مجدد هم برسه. یعنی همان نصف شب وسط خواب بگن باید امتحان بدی.Big GrinTongue

(۲۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۰۴ ب.ظ)aamitis نوشته شده توسط:  آیا کسی هست وقت آزاد داشته باشه کمکم کنه؟
میخوام یه تصمیم بزرگ بگیرم
بپرسید. اگه بدونم جواب میدم. فقط راجع به کما فرستادن و اینا نباشه. Big GrinTongue

(۲۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۰۱ ب.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط:  یا خدا این ترامپ دیوانه‌ست رسماً. میگه یه دیوار بین آمریکا و مکزیک می‌سازم تا نتونند غیرقانونی وارد کشور بشن.
میپرسن خب پولش رو کی میده؟ میگه مکزیک!
رئیس جمهور که نمیشه ولی خب دیوونه همه جا هست. ما هم یه نمونه داشتیم که حرف میزد همه چی بهم میریخت. هنوزم آثار کارهاش هستBig GrinTongue
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: diligent , software94 , IT.girll , soheila-zd
ارسال: #۲۶۰۱۳
۲۷ بهمن ۱۳۹۴, ۰۴:۲۶ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۳۴ ق.ظ، توسط diligent.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۱:۵۸ ق.ظ)A L I نوشته شده توسط:  
نقل قول: چند روزه این قابلیت رو دارم که بزنم یکی رو در حد مرگ مغزی یا کُما زخمی کنم :| :|
این یکی که میگید آقا هم میتونه باشه یا منظورتون خانمهاست؟Huh
فک میکردم این ایام والنتاین یه خرده خانمها را مهربانتر میکنه .
این یکی منظورم مخاطب خاصی نبود. فقط یکی باشه بزنمش دلم خنک بشه. ولی ترجیح میدم آقا باشه Tongue
ما که فقط اسمشو شنیدیم،یه خرسم کادو نگرفتیم Big Grin
(۲۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۲۷ ب.ظ)afrooz-OMD نوشته شده توسط:  به حرف وستا گوش نکن :|...بزن ناکارش کن..بهش رحم نکن
رو کمک منم حساب کن
Big Grin

همه در حسرت یک پروازند؛
من به پرواز نمی اندیشم؛
به تو می اندیشم؛
تو که زیباتر از اندیشه یک پروازی..
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Ms. Saba
ارسال: #۲۶۰۱۴
۲۷ بهمن ۱۳۹۴, ۱۱:۵۲ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۱:۵۸ ق.ظ)A L I نوشته شده توسط:  بنظرم شما همین فردا صبح برید دانشگاه مدرکتون را بگیرید . برای محکم کاری یه نامه هم از رئیس دانشگاه بگیرید که شما فارغ التحصیل شدین. چون اینجوری هر شب باید یه درس را توضیح بدین. تازه ممکنه شبهای بعد کار به امتحان مجدد هم برسه. یعنی همان نصف شب وسط خواب بگن باید امتحان بدی.Big Grin
Big Grin Big Grin
اتفاقا یه مدته باید برم مدرکمو بگیرم ولی بعید میدونم بعد از گرفتنش هم باز ازین خوابا نبینم Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۶۰۱۵
۲۷ بهمن ۱۳۹۴, ۱۱:۵۶ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
الان فهمیدم غذایی که دیشب خوردم توش یه کرم بوده :| :| دوست دارم گریه کنم Sad(((((((
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۶۰۱۶
۲۷ بهمن ۱۳۹۴, ۱۲:۱۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
یعنی خاک تو سر بعضی ها با این سایت طراحی کردنشون! خاک!!! یه مشت بی سواد ادعا کار که فکر میکنن چیزی بلدن : )
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۶۰۱۷
۲۷ بهمن ۱۳۹۴, ۱۲:۳۳ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۱۶ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  یعنی خاک تو سر بعضی ها با این سایت طراحی کردنشون! خاک!!! یه مشت بی سواد ادعا کار که فکر میکنن چیزی بلدن : )
حالا ایناش به کنار. وقتی خودشون فکر می کنن خیلی کار خفنی کردن دیگه خیلی جالبه! حالا بازم ایناش به کنار وقتی بقیه فکر می کنن ما هم برای همین مسخره بازیا داریم پول میگیرم این دیگه بدتره. بدتر از همه اینا اینه که فارغ التحصیل کامپیوتر به جای کارهای مهندسی و بزرگ سقف خودشو میذاره این کارهای کوچیک.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Bahar_HS
ارسال: #۲۶۰۱۸
۲۷ بهمن ۱۳۹۴, ۰۱:۳۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۱:۳۵ ب.ظ، توسط Menrva.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۵۶ ق.ظ)Nesyan نوشته شده توسط:  الان فهمیدم غذایی که دیشب خوردم توش یه کرم بوده :| :| دوست دارم گریه کنم Sad(((((((
گریه نکنBig Grin.کرم مفیدهTongue

(۲۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۰۰ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  چند روزه این قابلیت رو دارم که بزنم یکی رو در حد مرگ مغزی یا کُما زخمی کنم :| :|
به به دلیجنت عزیزBig Grin :-*Tongue

멈추지 말고

My Dream is to fly
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: diligent , Nesyan , **sara** , IT.girll
ارسال: #۲۶۰۱۹
۲۷ بهمن ۱۳۹۴, ۰۱:۴۰ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۳۳ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  
(27 بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۱۶ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  یعنی خاک تو سر بعضی ها با این سایت طراحی کردنشون! خاک!!! یه مشت بی سواد ادعا کار که فکر میکنن چیزی بلدن : )
حالا ایناش به کنار. وقتی خودشون فکر می کنن خیلی کار خفنی کردن دیگه خیلی جالبه! حالا بازم ایناش به کنار وقتی بقیه فکر می کنن ما هم برای همین مسخره بازیا داریم پول میگیرم این دیگه بدتره. بدتر از همه اینا اینه که فارغ التحصیل کامپیوتر به جای کارهای مهندسی و بزرگ سقف خودشو میذاره این کارهای کوچیک.
طراحی سایت به نظر شما دو عزیز دیگه الان اشباع نشده؟ مگه مملکت چقدر طراح سایت میخواد؟ الان همه کامپیوتریا-حالا رشته های غیر مرتبط بماند- میگن طراحی سایت کار میکنیم. مگه طراحی سایت بلد بودن چقدر میتونه باعث خلاقیت و کارآفرینی بشه؟؟

همه در حسرت یک پروازند؛
من به پرواز نمی اندیشم؛
به تو می اندیشم؛
تو که زیباتر از اندیشه یک پروازی..
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۶۰۲۰
۲۷ بهمن ۱۳۹۴, ۰۱:۵۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۱:۵۳ ب.ظ، توسط blackhalo1989.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۱:۴۰ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  طراحی سایت به نظر شما دو عزیز دیگه الان اشباع نشده؟ مگه مملکت چقدر طراح سایت میخواد؟ الان همه کامپیوتریا-حالا رشته های غیر مرتبط بماند- میگن طراحی سایت کار میکنیم. مگه طراحی سایت بلد بودن چقدر میتونه باعث خلاقیت و کارآفرینی بشه؟؟
طراحی سایت یعنی چی؟
اگه یکی یه سایتی با mean stack کار کنه میشه طراحی سایت؟
دروپال میشه طراحی سایت؟
وردپرس میشه طراحی سایت؟
java ee میشه طراحی سایت؟
اگه کسی متخصص ux باشه میشه طراحی سایت؟
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۶۰۲۱
۲۷ بهمن ۱۳۹۴, ۰۳:۵۲ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
هعی روزگار خسته ام کردی

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی >>وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی >>وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی >>یَفْقَهُوا قَوْلِی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Menrva
ارسال: #۲۶۰۲۲
۲۷ بهمن ۱۳۹۴, ۰۴:۱۹ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۰۶ ب.ظ، توسط Aurora.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۶۰۲۳
۲۷ بهمن ۱۳۹۴, ۱۰:۲۱ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۲۹ ب.ظ، توسط emadmirza.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خدایا کجایی
خدایا آرام کن این دریای طوفانی دلم را
قایقم دارد غرق می شود ،آخر تحمل این توفان را ندارد
خدایا دلم آغوش میخواهد خدایا زمین نمی ایی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: vesta , Menrva , **sara** , khayyam , rahhil
ارسال: #۲۶۰۲۴
۲۷ بهمن ۱۳۹۴, ۱۱:۲۳ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
Node JS و اینا بخوره توی سرشون، یه فرم لاگین هست بدون هیچ اشاره ای که توی این فیلد باید چی بنویسی ، شماره ملی؟ ایمیل؟ کوفت؟ زهر مار؟ و ....
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: tabassomesayna
ارسال: #۲۶۰۲۵
۲۷ بهمن ۱۳۹۴, ۱۱:۳۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دلم آزادی میخواد...
آزادی از قفس...
رها شدن در باد....
رها شدن در کوه...
رها در آب...
....

دوست من

اگه یه روز چشاتو باز کردی و خودت رو وسط یه کوره دیدی ،

نترس و سعی کن پخته بیرون بیای ، وگرنه سوختن رو همه بلدن ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: **sara** , khayyam


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۴۴۵ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۲۰,۰۳۰ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۶۷ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۴,۸۰۰ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۹۲ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۴۱ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۵۲ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۳۰ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۳۷ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۶۱ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close