زمان کنونی: ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۱:۲۵ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۵۱۹۶۱
۰۶ شهریور ۱۳۹۸, ۰۳:۳۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۶ شهریور ۱۳۹۸ ۰۳:۴۶ ب.ظ، توسط Behnam‌.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۵ شهریور ۱۳۹۸ ۱۱:۴۸ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  
(05 شهریور ۱۳۹۸ ۱۲:۱۷ ق.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  اما این پشیمونی به دلیل این نیست که دغدعه علمی داشته باشی، برای این هست که می‌خواستی پلی بسازی برای اپلای و احتمالا موفقیت‌های کاری و رفاه بیشتر (بر اساس علایق) و نظرت هم خیلی محترمه اما می‌خوام بگم که رسالت دانشگاه این نیست.
دانشجوی گشنه، بدرد هیچ جا نمیخوره.

یادم میاد که اون زمان ها که درگیر پایان نام بودم، بعد از یک سال رفتم پیش استادم و داستان رو براش تعریف کردم و اینکه چرا این همه مدت پیدام نبود، یادمه حقوق دریافتیم رو به استادم گفتم و در جواب گفت، قطعا شمایی که اینقدر دارن بهتون حقوق میدن، یه چیزی حالیت هست و انسان ارزشمندی هستی و از این مدل حرفا، دیگه با هر بدبختی ارشدو تموم کردیم. این حرفو یکی از استاد تمام‌های دانشگاه تهران به من زد و کاملا باهام راه اومد و دفاع خوبی هم داشتیم ...

من همون کیک و شیرینی و میوه که برای جلسه دفاع گرفتم، با پول کار کردنم بود ....

درس خوندن توی دوره Master، هدفش متخصص شدن و پیدا کردن کار بهتر هست، توی دوره Phd ریز شدن توی یه مسئله خاص و حل اون و یا روشن تر کردن اون مسئله هست.

کلا یه عده علم و دانش رو میکنن بهونه‌ای برای کار نکردن و تنبلی، این مدل آدما من مدت‌های زیادی هست که باهاشون مکالمه نمیکنم چون میدونم از کجا تموم این تئوری‌هاشون آب میخوره ...

البته توی خارج کلا بحث فرق میکنه .....


اول کار، دوم کار سوم هم کار ولی کار کردن بهونه نمیشه که شما نتونی کار علمی هم بکنی.
خب چه اصراری هست حالا دانشجوی گشنه درس بخونه، یا در اصل، دانشجو به صورت گشنه درس بخونه. مگه نه اینکه وقتی بحث مدرک دانشگاهی میشه همه میگن صرفا به این نگاه می‌کنند که چی بلدی، خب چرا بعد از لیسانس مستقیم وارد صنعت نشه و "تمام‌وقت‌تر" زمانش رو صرف کار نکنه و در صورت لزوم، بعد از اینکه یه پولی در آورد که بتونه از دو سال ارشد که به سرعت می‌گذره بدون دغدغه و تمرکز بیشتر استفاده کنه؟ (که با توجه به هزینه‌ی غذا و خوابگاه، با یک سال کار کردن میشه این پول رو در آورد).
اول کار، دوم کار سوم کار یعنی وقت مفید روزانه اگر ۱۲ ساعت باشه، ۹ ساعتش به کار و ۳ ساعتش به درس بگذره. اگه هدف از "مستر آو ساینس"، داشتن خروجی علمی هست، خروجی ۳ ساعت در روز (منظورم مقاله‌ی صرف نیست، هر حرکت علمی که چشم دو تا استاد رو بگیره که مثلا بتونه یک پاراگراف توصیه‌نامه‌ی قابل استناد بنویسه) هیچ جای دنیا خریدار نداره، که قبل‌تر خودت گفتی.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: gogooli
ارسال: #۵۱۹۶۲
۰۶ شهریور ۱۳۹۸, ۰۵:۰۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۶ شهریور ۱۳۹۸ ۰۵:۰۹ ب.ظ، توسط Masoud05.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۶ شهریور ۱۳۹۸ ۰۳:۳۸ ب.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  خب چه اصراری هست حالا دانشجوی گشنه درس بخونه، یا در اصل، دانشجو به صورت گشنه درس بخونه. مگه نه اینکه وقتی بحث مدرک دانشگاهی میشه همه میگن صرفا به این نگاه می‌کنند که چی بلدی، خب چرا بعد از لیسانس مستقیم وارد صنعت نشه و "تمام‌وقت‌تر" زمانش رو صرف کار نکنه و در صورت لزوم، بعد از اینکه یه پولی در آورد که بتونه از دو سال ارشد که به سرعت می‌گذره بدون دغدغه و تمرکز بیشتر استفاده کنه؟ (که با توجه به هزینه‌ی غذا و خوابگاه، با یک سال کار کردن میشه این پول رو در آورد).
اول کار، دوم کار سوم کار یعنی وقت مفید روزانه اگر ۱۲ ساعت باشه، ۹ ساعتش به کار و ۳ ساعتش به درس بگذره. اگه هدف از "مستر آو ساینس"، داشتن خروجی علمی هست، خروجی ۳ ساعت در روز (منظورم مقاله‌ی صرف نیست، هر حرکت علمی که چشم دو تا استاد رو بگیره که مثلا بتونه یک پاراگراف توصیه‌نامه‌ی قابل استناد بنویسه) هیچ جای دنیا خریدار نداره، که قبل‌تر خودت گفتی.

بحث قشنگ و خوبی شده و البته بسیار کاربردی. پیشنهاد میدم هر کس نظرش رو خلاصه بگه تا بشه راحت مرور کرد. نظر من به طور خلاصه این هست:

در مقطع ارشد، ۳ ترم اول (تا زمان اتمام واحدهای درسی) فقط درس و انجام پروژه های درسی. از ترم چهارم یا یک کارت پاره وقت مرتبط با پایان نامه و یا یک مهارت تکمیلی با رویکرد کاربردی شروع بشه. مثلا هفته ای تا ۲۰ ساعت برای کار عالیه.
در مقطع دکتری سال اول ترجیحا فقط درس، از سال دوم نصف وقت کار تخصصی و نصف درس. دیدگاه من این هست که یک مهندس باید خروجی مناسب بازار داشته باشد و اینکه بهترین روش یادگیری، در حین انجام کار واقعی هست (انجام پروژه درسی هم خوبه اما بنظرم غالبا چالش های علمی حین یک کار با دیتای خام بیشتر هست). در واقع کار و درس مکمل هم میشن نه دربرابر هم!!

واللَّه خَیْرٌ وَأَبْقَى
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۱۹۶۳
۰۶ شهریور ۱۳۹۸, ۰۷:۲۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۶ شهریور ۱۳۹۸ ۰۷:۲۱ ب.ظ، توسط khayyam.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
من تا کارشناسی بیشتر نخوندم و نمی تونم درباره ارشد و دکتری نظر بدم ولی من می شناسم کسی رو که دو تا مدرک کارشناسی ارشد داره از اونور متخصص شبکه های کامپیوتری از لحاظ بازارکاری هست و سرکلاس می گفت ارشد رو همین جوری خوندم و خیلی به کار نمیاد و بهتره تخصص یاد بگیرید و الان این شخص متولد ۷۱ هست ولی ماهی بالای ۲۵ میلیون درامد داره ( پروژه های شبکه و امنیت انجام میدن و هم چنین تو موسسه دوره های شبکه و امنیت و لینوکس تدریس می کنند )

حالا من خودم شخصا دارم به زندگی شخصیش و اعتبارش تو شرکت ها نگاه می کنم می بینم دمش گرم و حرفش درسته و اکثر ماها از درس خوندن دنبال درامد هستیم نه بحث عشق و علاقه
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۱۹۶۴
۰۶ شهریور ۱۳۹۸, ۱۰:۵۶ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۷ آبان ۱۳۹۸ ۱۰:۱۱ ب.ظ، توسط elect.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
......


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RASPINA
ارسال: #۵۱۹۶۵
۰۷ شهریور ۱۳۹۸, ۱۲:۰۵ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۷ شهریور ۱۳۹۸ ۱۲:۲۴ ق.ظ، توسط WILL.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
ببخشید وسط بحثتون می‌نویسم، شما از روی این پست می‌تونید بپرید و به بحثتون ادامه بدید...

فروتنی
سخاوتمندی
راستگویی
قناعت
ادب
حق‌طلبی
شجاعت
مهربانی
صبر و بردباری

اینا ارزش هستند از میان بقیه ارزشا
یعنی ارزشمندن
یعنی تنها سرمایه زندگی‌مون یعنی زمانمون رو خرج به دست آوردن اینا بکنیم سود کردیم وگرنه ضرر کردیم
آدمی که اینا رو داره قابل اعتماده
آدمی که اینا رو داره ارزشمنده و ارزش دوستی داره
این اون کسیه که هستی دوستش داره و بهش جواب میده
نه شما که ذهن ثروتمندت، ثروت و شهرت جذب میکنه، و فکر می‌کنی که لیاقت ثروت و شهرت داری
تو کسی هستی که، هستی مشغولت کرده به همین فکر و توهم تا روز مرگ...

(۰۵ شهریور ۱۳۹۸ ۱۲:۱۷ ق.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  تحصیل و پژوهش یه امر کیفی هست، دانشجوی دکتری یا مدرس دانشگاه بودن به تنهایی چیزی رو ثابت نمی‌کنه. من فردی که با مدرک دکتری مهندسی کامپیوتر، اقتصاددان یا بازاریاب خوبی هست و n تا شرکت داره رو تحسین می‌کنم، اما به عنوان یک فرد موفق تو حوزه خواشتغالی، کارآفرینی یا ... نه فردی که شایسته لقب «دکتر» باشه، چون هر چیزی دارای تعریف و وزنی هست و ما وقتی از بالاترین درجه آکادمیک صحبت می‌کنیم، به همون نسبت توقع علمی (و نه مالی) داریم. مثلا شما خودت می‌گی من پشیمونم که چرا پایان‌نامه خوبی ندادم، اما این پشیمونی به دلیل این نیست که دغدعه علمی داشته باشی، برای این هست که می‌خواستی پلی بسازی برای اپلای و احتمالا موفقیت‌های کاری و رفاه بیشتر (بر اساس علایق) و نظرت هم خیلی محترمه اما می‌خوام بگم که رسالت دانشگاه این نیست.

خیلی‌ها تو ایران دل خوشی از دانشگاه ندارن، به هزار و یک دلیل که شاید هیچ ربطی به ماهیت خود دانشگاه نداشته باشه، بلکه مجموعه‌ای از موارد مثل ناآگاهی و بی‌هدفی خود فرد نسبت به علایق و توانایی‌ها، وضعیت بد اقتصادی و بی‌کاری و به تبع اون گسیل افراد بی‌انگیزه و عمدتا بی‌استعداد (از دیدگاه نظری) به جای بازار کار به دانشگاه، پیدایش حداکثری دانشگاه‌های بسیار بسیار بی‌کیفیت (که نقش بزرگی تو این نگاه داشته) و دلایل دیگه‌ای هست که متاسفانه معمولا قضاوت‌های عمومی (عمدتا ناآگاهانه و صفر و یکی) هم بر همین مبناست.

Blush
خیلی زیبا و کامل
شاید توی دنیای خارج از اینجا به این خوبی نباشی که اینجا هستی، ولی اینجا بهترینی Heart

ماییم که بی باده و بی جام خوشیم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Milestone
ارسال: #۵۱۹۶۶
۰۷ شهریور ۱۳۹۸, ۰۱:۳۱ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۷ شهریور ۱۳۹۸ ۰۱:۴۴ ق.ظ، توسط Riemann.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۶ شهریور ۱۳۹۸ ۰۳:۳۸ ب.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  خب چرا بعد از لیسانس مستقیم وارد صنعت نشه و "تمام‌وقت‌تر" زمانش رو صرف کار نکنه
متاسفانه اینجا هم شده مثل دانشگاه، آدما با بک‌گراند‌های مختلف و مشکلات و دغدغه فکری مختلف و یک سری موهبت‌های خدا دادی ! یه جا جمع شدن و دارن در مورد یه مسئله نظر میدن، متاسفانه همه‌ی آدم‌های اینجا فکر میکنن درست میگن و بقیه اشتباه میکنن، بله کارد میوه خوری برای خوردن میوه هست، ولی باهاش میشه پیچ هم باز کرد! و منطقا این ‌آدمها هیچ وقت به توافق نمیرسن، از اونجایی که من روزی یک بار میام اینجا، خلاصه کلامم رو میگم، شاید یکی دید و بدردش خورد.

من تهرانی نبودم و خونمون توی یه شهر کوچیک هست، تقریبا غیر ممکن بود برای یکی مثل من بلند بشه از اون شهر کوچک بیاد تهران و زندگی کنه و بره سر کار، تنها و بدون هیچ پشتوانه‌ای! حالا شما میای میگی که مگه هیچ کسی رو تو زندگیت نداری که کمکت کنه و خونواده و اینا چی ... که من میگم برای شخص بنده، از طرف خانواده همون ماهی ۲۰۰ تومنی هم که خابگاه بودم بهم میدادن، با قرض به دستم میرسید، اینکه بیام از بابام ۲۰ ملیون بگیرم واسه رهن و این چیزا تقریبا خواب و خیال بود ....

یه مسئله دیگه بود که اونم سربازی بودش، من اگر میرفتم سربازی ریست میشدم و برمیگشتم، ولی اومدم ارشد و از امتیازات نخبگان استفاده کردم و سربازی نرفتم، هم ارشد دانشگاه تهران گرفتم، هم مشکل سربازیم حل شد، هم مستقل شدم و خونه زندگی دارم، توی شرکت مدیر فنی بخش شدم و خیلی تجربه‌های دیگه که اگر ارشد نمی‌آمدم تهران، ممکن بود هیچ کدوم از اینا اتفاق نیفته!

چند وقتی هست جدی افتادم تو فکر مهاجرت، میبینم که مهاجرت برای کانادا، غیر از درسی با روش express entry نیاز به حداقل ۴۶۰ امتیاز داره که من با نمره ایلس ۷.۵ (رایتینگ ۷ ) به این نمره دست پیدا میکنم. الان فکرش رو میکنم، میگم اگر ارشد یکم بیشتر انرژی میزاشتم و پایان نامم رو ماست مالی نمیکردم و یه مقاله درست و حسابی میدادم (و با چند تا استاد لینک میشدم برای ریکام) الان راحت‌تر میتونستم برای دکتری اقدام کنم و به کانادا بیام و بعدش اقامت دایم و تهش پاسپورت. ولی با این اوصاف دکتری هم سخت میتونم برم.

شاید کار بهتری میشد کرد، من نمیدونم ! خلاصه این آدمی که الان هست و ۲۸ سالشه، نتیجه این تصمیمات هست. این شخص، به این نیتجه رسید که اگر در ترم‌های مربوط به ارشد تلاش بیشتری میکرد، امروز شاید نیاز بود تلاش کمتری بکنه! هرچند من با اعتمادی که به هوش خودم و تسلطم به زبان دارم، گرفتن اون نمره آیلس رو دور ازذهن نمیبینم ...

(۰۶ شهریور ۱۳۹۸ ۰۳:۳۸ ب.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  خب چه اصراری هست حالا دانشجوی گشنه درس بخونه، یا در اصل، دانشجو به صورت گشنه درس بخونه.
حق هر کسی توی این کشور هست که اگر تحصیل رایگان استفاده کنه، من که دانشگاه تهران قبول شدم، شده با قرض هم میومدم دانشگاه و از این موقعیت استفاده میکردم! و برای تامین مخارجم عین همه‌ کار میکردم.

تازه یادمه اون موقع ها که تازه اومده بودم تهران، سرچ میزدم که مثلا کدوم تخصص‌ها کار زیاد داره که تهش رسیدم به ASP.NET MVC، تابستونی که قرار بود مهرش بیام تهران،‌نشستم و این مباحث رو خوندم و بعد از دو ترم از تابستون رفتم سر کار.
(۰۶ شهریور ۱۳۹۸ ۱۰:۵۶ ب.ظ)elect نوشته شده توسط:  بضیامم میگنن هدفش امادگی برا دکتراس,ینی اگه جدی نیسی برا دکتراا نباید بریی دنبالش
اشتباه میکنی، به نظر من اگر کسی، نتونه از دوره لیسانس، بره به دوره دکتری (توی خارج) این شخص به درد دکتری خوندن نمیخوره، خیلی واضح.
(۰۶ شهریور ۱۳۹۸ ۰۲:۵۸ ب.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  سوال اینه که واقعا واسه چی میاد ارشد و دکتری بخونه؟
موفق باشی در پیدا کردن جواب. این مدل abstract فکر کردن، خیلی نون‌وآب نمی‌شه ! اگر وقتش رو داری برو دنبال پیدا کردن جواب، من که برام مهم نبود چرا میاد ارشد میخونه، یعنی اصلا برایم مهم نبود که بقیه هم‌کلاسی‌ها چرا اومدن ارشد بخونن، هدف من مشخص بود.

درس هم عین همه قسمت‌های زندگی ، یه دوره‌ای داره باید بیاد و بره کش دار نباید باشه. تکرار میکنم که همه‌ی آدم‌ها نیاز نیست که محقق بشن.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Masoud05 , big cloud , alma1988 , RASPINA , ezra
ارسال: #۵۱۹۶۷
۰۷ شهریور ۱۳۹۸, ۰۲:۰۱ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۷ شهریور ۱۳۹۸ ۰۲:۰۶ ق.ظ، توسط Masoud05.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
بنظر منم نمیشه مستقیم برای هر نوع کاری از لیسانس رفت سر کار. ارشد (حداقل هوش مصنوعی) دید افراد رو خیلی بالا میبره و کاملا میتونه در یافتن موقعیت کاری مناسب باشه. من از خوندن ارشد هرگز پشیمان نیستم اما اگر به گذشته برمیگشتم حتما یک کار مرتبط با فیلد هوش مصنوعی پاره وقت پیدا میکردم حتی با درامد کم. این تجربه من هست و الزاما مناسب همه نیست اما خب چیزی هست که بهش فکر میکنمSmile

دکتری کلا بحثش جدا هست و بنظرم برای تقریبا غالب کارهای صنعتی رده بالا اصلا نیاز نمیشه. استثنا داره حتما اما کمه. من بنظرم یه فوق لیسانس با تجربه خیلی میتونه توی پروژه های های تک کار راه انداز باشه.

به هر حال هر کس دیدگاهی داره. من تا چند سال پیش دیدگاهم آکادمیک بود اما الان بیشتر سمت کارهای صنعتی رفته. این توی نظراتم خیلی تاثیر داره.

واللَّه خَیْرٌ وَأَبْقَى
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Riemann , RASPINA
ارسال: #۵۱۹۶۸
۰۷ شهریور ۱۳۹۸, ۰۹:۱۸ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
بحث جالبیه ولی میترسم مشارکت کنم و یهو ببینم سر از وسط یک دعوا در آوردم Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RASPINA
ارسال: #۵۱۹۶۹
۰۷ شهریور ۱۳۹۸, ۰۹:۳۷ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۷ آبان ۱۳۹۸ ۱۰:۱۳ ب.ظ، توسط elect.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
......


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۱۹۷۰
۰۷ شهریور ۱۳۹۸, ۰۹:۳۷ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
سلام

چند جمله هم بشنوید از مادر عروس. Big Grin

تو شرکت خصوصی که کار می کردم بودن اشخاصی که از همون ترم اول لیسانس وارد شرکت میشدن.
اشخاصی که در ابتدای امر و تو سن ۱۸ سالگی چیزی بلد نبودن.
دانشگاه شون تمام روزهای هفته شون رو پر نمی‌کرد. ۲ روز آخر هفته رو سر کار می‌اومدن.
پول خاصی نمی گرفتن اما تجربه کاری که نصیب شون میشد با هیچ مبلغ پولی قابل جبران نبود. اون ها خاک کار می خوردن.
همین افراد باید کلی پول جاهای دیگه خرج می کردن تا کار یاد بگیرن اما اینجا کار یاد می‌گرفتن و تازه پول هم هرچند اندک برای دل‌خوشی‌شون دریافت می‌کردن.

کسی که سال اول دانشگاه، وارد محیط کار میشد طبیعتاً‌ خیلی چیز خاصی بلد نبود.
اما باور کنید همین آدم با همون ۱۶ ساعت کار هفتگی و حضور در «محیط کار واقعی» علمی نصیبش میشد که تو هیچ دانشگاهی وجود نداشت.
شرکت ما استارتاپ بود و هر ماه باید خروجی محسوسی نسبت به ماه پیشش می‌داشت و «جریان علمی» که به چرخش درمیومد قابل مقایسه با هر جریانی نبود.

اینکه «روان‌شناس» باشیم و روان‌شناسی رو بخونیم فقط برای افزایش علم روان‌شناسی اصلاً‌ بد نیست.
اینکه «پزشک» باشیم و پزشکی رو بخونیم فقط برای ارتقای علم و دنیای پزشکی اصلاً‌ بد نیست.
اینکه «نجار» باشیم و علم نجاری بخونیم و تئوری های نجاری برای دنیا ارائه کنیم اصلاً‌ بد نیست.

اما ته ته همه این‌ها مگه قرار نیست یه جایی تو «عمل» به‌درد بخوره و استفاده بشه؟
پس چرا خودمون رو زودتر وارد محیطی نکنیم که عملی کار می‌کنن؟

باور کنید اون نجاری که ۴ بار چوب دستش گرفته و تو کارگاه چوب کار کرده، درک دیگه‌ای از دنیای چوب‌ها داره.
مسیر عصبی ذهنیش طور دیگه‌ای شکل گرفته. خلاقیت با چوب اون با بقیه فرق داره. موقع ارائه تئوری و نظریه‌پردازی هم با بقیه فرق داره.

اونی که سر کار میره می‌دونه که نباید وقتش رو صرف «فیزیک ۱ و ۲»، «ریاضیات مهندسی»‌، «انقلاب اسلامی» و ده ها درس بی‌ربط دیگه‌ای که تو دوره لیسانس براش در نظر گرفته شده بذاره. درس‌هایی که نه به‌درد این دنیا می‌خوره و نه به‌درد اون دنیا.
درس‌های بی‌ربط به کنار. کسی که سر کار میره، درس‌های باربط رو هم متفاوت با بقیه می‌خونه.
چنین آدمی وقتی ترم سوم ساختمان داده می‌خونه قبلش ۱۸ ماه سر کار بوده و می‌دونه ساختمان داده کجای دنیای کامپیوتر به کار میاد.
فهمش از ساختمان داده با بقیه فرق داره. حتی می‌دونه کدوم بخش ساختمان داده احتمالاً مهم‌تره و باید تمرکز و تأمل بیشتری روش داشته باشه.
برای هر چیزی به اندازه‌ای که ارزش داره وقت میذاره.
اون ها حتی پروژه ساختمان داده دانشگاهی‌شون رو متفاوت با بقیه برمی‌دارن. نگاه‌شون و حوزه‌دیدشون با بقیه فرق داره. از همون پروژه ساده، ده جای دیگه به صورت «واقعی و عملی» و نه «صرفاً تئوری و نظری» استفاده می‌کردن.

میگید کار رو تو خونه هم میشه یاد گرفت. برای خودت پروژه تعریف کنی و جلو بری.
اما باور کنید محیط کار فرق داره.
تو محیط کار فرض کنید که شرکت یه پروژه سایت محور داره و تو باید هر بار کنار گرافیست بشینی. کنار یکی که PHP کار می کنه. کنار کسی که دنیاش HTML و CSS هست. آدم‌هایی که هر کدوم تو رشته خودشون سررشته دارن.
اصول یه کار حرفه‌ای از صفر تا صد، نحوه ارتباط برقرار کردن با یه تیم کاری و تعاملاتی که اون جا شکل می‌گیره رو هر جای دیگه‌ای نمیشه پیدا کرد.
و باز هم تکرار می کنم: جریان علمی. اون قدر تخصص و تکنیک ها در طول کار به گوشت می‌خوره که باید یه جاهایی خودت رو به نشنیدن بزنی تا عذاب وجدان نگیری. عذاب وجدان ناشی از اینکه وقتم محدوده و نمی تونم تو همه این جریان علمی، جایگاه و تبحر داشته باشم. مگه یه آدم چند تا تخصص و تکنیک رو می‌تونه بلد باشه؟

هستند ۲۲ ساله‌هایی که لیسانس‌شون تموم شده و تازه به این فکر می‌کنن که برن سر کار یا ادامه تحصیل؟ ادامه تحصیل یا سربازی؟ پس کار چی؟
اما هستند ۲۲ ساله‌هایی که وقت دریافت مدرک لیسانس، ۴ سال سابقه کاری دارند. مرحله خاک کار خوری‌شون رو رد کردن. تئوری رو به صورت عملی یاد گرفتن. به قیافه‌شون نمی‌خوره اما برای خودشون اوستاکاری شدن. دنیاهایی پیش روشونه که فرقی نداره از کدوم سمتش برن یا با چه اولویتی. از کار یا سربازی یا ادامه تحصیل. اون ها بارشون رو از قبل بستن. Smile

پ.ن:‌ احتمالاً ۹۹ درصد دوستانی که اینجا هستن دوره لیسانس رو گذروندن.
اینجا تاپیک دلتنگی‌ها بود و من هم از دل تنگم گفتم.
چیزهایی که همیشه به جوون‌ترها میگم: منتظر نمونید. وقت‌تون رو پای بیهودگی‌ها هدر ندید. زود شروع کنید. نه از جایی که خوب به نظر میرسه. از جایی که باید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: khayyam , RASPINA , WILL
ارسال: #۵۱۹۷۱
۰۷ شهریور ۱۳۹۸, ۰۹:۴۱ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۷ آبان ۱۳۹۸ ۱۰:۱۵ ب.ظ، توسط elect.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
.......


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۱۹۷۲
۰۷ شهریور ۱۳۹۸, ۱۰:۲۳ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۷ شهریور ۱۳۹۸ ۰۹:۳۷ ق.ظ)آرمین نوشته شده توسط:  اما باور کنید همین آدم با همون ۱۶ ساعت کار هفتگی و حضور در «محیط کار واقعی» علمی نصیبش میشد که تو هیچ دانشگاهی وجود نداشت.
شرکت ما استارتاپ بود و هر ماه باید خروجی محسوسی نسبت به ماه پیشش می‌داشت و «جریان علمی» که به چرخش درمیومد قابل مقایسه با هر جریانی نبود.
(۰۷ شهریور ۱۳۹۸ ۰۹:۳۷ ق.ظ)آرمین نوشته شده توسط:  و باز هم تکرار می کنم: جریان علمی. اون قدر تخصص و تکنیک ها در طول کار به گوشت می‌خوره که باید یه جاهایی خودت رو به نشنیدن بزنی تا عذاب وجدان نگیری. عذاب وجدان ناشی از اینکه وقتم محدوده و نمی تونم تو همه این جریان علمی، جایگاه و تبحر داشته باشم. مگه یه آدم چند تا تخصص و تکنیک رو می‌تونه بلد باشه؟
حرفاتون رو متوجه نشدم چون بین علمی و عملی و تخصص و تکنیک فکر کنم خلط موضوع شد/کردم. منظور شما از جریان علمی چیه؟ یه مثال ملموس و عینی بزنید. مثلا منظورتون دقیقا از علمی که توو اون ساعات کار هفتگی نصیب میشد، یا علمی که از خروجی استارتاپ به چرخش در میومد چی هست؟
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۱۹۷۳
۰۷ شهریور ۱۳۹۸, ۱۱:۴۶ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۷ شهریور ۱۳۹۸ ۰۹:۱۸ ق.ظ)codin نوشته شده توسط:  بحث جالبیه ولی میترسم مشارکت کنم و یهو ببینم سر از وسط یک دعوا در آوردم Smile

حتما نظرتون رو بگید.

دعوای اینجا بیشتر بخاطر بحث در خصوص روابط افراد هست Big Grin

واللَّه خَیْرٌ وَأَبْقَى
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۱۹۷۴
۰۷ شهریور ۱۳۹۸, ۱۱:۵۱ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خب برای اینکه خیال همه رو راحت کنم و روابط افراد برای همه قابل هضم بشه بریم سراغ بحث شیرین من. اصلا حالم خوب نیست ولی بالاخره انتخاب کردم. من بین درس و زندگی مشترک درس رو انتخاب کردم و همه چیو تموم کردم. حتی خودمو از کار بیکار کردم برای اینکه مهندسی روباتیک آرزوی من از دوران کودکی بوده، نمیتونم ازش چشم بپوشم. بله من انتخابم رو کردم.
خیلی سخت بود که شوهرم تو روم بایسته و بگه الان اولویت زندگی من مادر و برادرم هستن و آینده اونا، در حالیکه من این جرات رو تا حالا نداشتم که به شوهرم بگم اولویت منم درسه. ولی الان گفتم و احساس میکنم بال درآوردم. احساس میکنم راحت شدم. احساس میکنم دیگه هیچ دغدغه ای ندارم. فقط یه دل شکسته دارم که امیدوارم نتیجه خوبی که از درس خوندنم میگیرم التیامش بده.
امیدوارم حالا دیگه خیال همه هم اینجا راحت شده باشه.
ببخشید اینجا نوشتم اصلا حالم خوب نیست و نیاز به دلداری دارم. واقعا دلم تنگه.

ἓν οἶδα ὅτι οὐδὲν οἶδα

Σωκράτης

(The only thing I know is that I know nothing)

Socrates
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۱۹۷۵
۰۷ شهریور ۱۳۹۸, ۱۱:۵۲ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۷ شهریور ۱۳۹۸ ۰۹:۴۱ ق.ظ)elect نوشته شده توسط:  تو دانشگا ی اتاقیی بود ارتبااط با صنعتت ب جزز نامه کاراموزیی کار خاصیی ندییدم ازشونن
اگه واقن ارتباطیی بود بین دامنشگاهه و صنعتت این مشکلامم حل میشدد. هم ریسرچچ صنعت انجلم میشد همم ی پولی ب دانشگاهه میرسیدد هم دانشجوهاا یاد میگرفتن حتا استادامم یاد میگرفتتن و چیزای کاربرددی تر ب دانشجوهاش ون یادد میددادن
به نظرم چیزی که مد نظر شما و احتمالا خیلی‌های دیگه هست یه چیزی توو مایه‌های Bachelor/Master of Engineering هست به جای BS/MS فعلی و الا سیلابس درس‌های کارشناسی دانشگاهِ الانم با دانشگاه کارشناسیم تفاوت چندانی نداره (کیفیت ارائه‌ی درس رو مقایسه نکردم چون بحث چیستی مفاد درسی هست نه چگونگی). کاری که ظاهرا قرار بود دانشگاه‌های فنی حرفه‌ای انجام بدهند که خب یه چیز دیگه اصلا از آب در اومد. به نظر منم BS/MS ایی که توو خیلی از دانشگاه‌های ایران ارائه میشه از حداقل کیفیت برخوردار نیست و درشون اگه بسته بشه خیلی بهتره (اینکه با چی جایگزین بشه هم باید به نیاز کشور نگاه کرد؛ این همه دانشجو ابدا لازم نیست) ولی خب این کار رو نمیکنند چون طبق سند چشم‌انداز باید قدرت علمی اول منطقه باشیم، که تعداد مقالاتِ هر چند چرند هم یکی از شاخص‌هاش هست؛ که چه؟
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۴۶۰ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۲۰,۱۵۰ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۶۸ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۴,۸۴۸ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۹۲ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۴۲ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۵۲ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۳۲ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۴۷ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۶۱ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close