زمان کنونی: ۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۲:۴۶ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۵۴۶۶۱
۱۸ خرداد ۱۳۹۹, ۰۷:۱۵ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۸ خرداد ۱۳۹۹ ۰۳:۵۱ ب.ظ)shamim_70 نوشته شده توسط:  دوستان حقوقی ک اداره کار تعیین کرده برای امسال رو میدونید چقدره؟؟

همیشه قبل از هر کاری جای بسم اله سرچ گوگل Big Grin

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

ἓν οἶδα ὅτι οὐδὲν οἶδα

Σωκράτης

(The only thing I know is that I know nothing)

Socrates
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: shamim_70
ارسال: #۵۴۶۶۲
۱۸ خرداد ۱۳۹۹, ۰۹:۱۴ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
مادر بزرگ مهربونم به رحمت خدا رفت خدا......

think positive
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: marvelous , alma1988 , big cloud , crevice , ezra , sss , RangiRangi , Saman , RASPINA , ele
ارسال: #۵۴۶۶۳
۱۸ خرداد ۱۳۹۹, ۱۰:۳۷ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۸ خرداد ۱۳۹۹ ۰۷:۱۵ ب.ظ)marvelous نوشته شده توسط:  
(18 خرداد ۱۳۹۹ ۰۳:۵۱ ب.ظ)shamim_70 نوشته شده توسط:  دوستان حقوقی ک اداره کار تعیین کرده برای امسال رو میدونید چقدره؟؟

همیشه قبل از هر کاری جای بسم اله سرچ گوگل Big Grin

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

عملا که اینقدر نمیدن

زمان آدم ها رو دگرگون میکند
اما تصویری را که از آنها داریم
ثابت نگه می دارد
هیچ چیز دردناک تر از این تضاد
میان دگرگونی آدم ها و ثبات خاطره ها نیست


مارسل پروست
از کتاب : در جستجوی زمان از دست رفته
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: marvelous
ارسال: #۵۴۶۶۴
۱۹ خرداد ۱۳۹۹, ۱۲:۳۵ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۸ خرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۳۷ ب.ظ)shamim_70 نوشته شده توسط:  
(18 خرداد ۱۳۹۹ ۰۷:۱۵ ب.ظ)marvelous نوشته شده توسط:  
(18 خرداد ۱۳۹۹ ۰۳:۵۱ ب.ظ)shamim_70 نوشته شده توسط:  دوستان حقوقی ک اداره کار تعیین کرده برای امسال رو میدونید چقدره؟؟

همیشه قبل از هر کاری جای بسم اله سرچ گوگل Big Grin

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

عملا که اینقدر نمیدن

درسته، من خودم دو سال پیش یه جا کار میکردم تو یه شرکتی مدیر آی تی بودم، بعد یارو به من ماهی ششصد میداد. من بهش میگفتم که بر طبق قوانین وزارت کار باید به من ۱۲۰۰ بدی ، میگفت نه، ساعت کاری شرکت من از ده تا ۵ هست میشه نیمه وقت.
میخوام بگم هر کسی اینجا داره قانون خودشو وضع میکنه. بلانسبت شما میمان سرایی شده واس خودش.

ولی باید پیگیری کنی و اگه این قانون در مورد تو رعایت نمیشه به وزارت کار اطلاع بدی. خواهر من این کارو کرد واقعا هم نتیجه داد. بهت توصیه میکنم حتما پیش رو بگیر که دقیق بر طبق معیارهای وزارت کار بهت حقوق بدن.

ἓν οἶδα ὅτι οὐδὲν οἶδα

Σωκράτης

(The only thing I know is that I know nothing)

Socrates
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۴۶۶۵
۱۹ خرداد ۱۳۹۹, ۰۴:۱۵ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۰۴:۲۳ ق.ظ، توسط عزیز دادخواه.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
احمقانه ترین کار دنیا بحث کردنه حتی اگه تو سقراط باشی و طرف مقابلت ارسطو.
ما با حرفامون خودمون رو گول میزنیم. وقتی که باید مشعول انجام کاری باشیم و نیستیم پس سعی میکنیم که یه کار دیگه انجام بدیم که گذشت زمان اذیتمون نکنه و حرف میزنیم.
قبلا حرفای خوب مکتوب میشد و بقیه اراجیف همونجوری شفاهی میموند الان همه ما یه انتشارات دو پای سیار هستیم که جسارت اینو پیدا کردیم که هر مزخرفی به ذهنمون رسید رو بریزیم تو مخ بقیه و بقیه هم همونطور که ما به یه سطل زباله نیاز داریم ناچارن ناز ما رو بکشن.
باید یه جوری از این وضعیت خودمون رو نجات بدیم.
یه تجربه دارم در مورد ویرایش عکس نمیدونم شما هم داشتید یا نه. یه عکس رو میارم نورش رو کم میکنم شفافیتش رو زیاد میکنم روش فیلتر میذارم برشش میدم خلاصه از هر امکانی که نرم افزار بهم میده استفاده میکنم و بعد که کارم تموم میشه و عکس اول رو نگاه میکنم میبینم اولش خیلی بهتر بود.
خیلی تلخه آدم قبول کنه قرنها رنج کشیدیم و به جایی رسیدیم که اولش خیلی بهتر بود.

(۱۸ خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۱۴ ب.ظ)MarkLand نوشته شده توسط:  مادر بزرگ مهربونم به رحمت خدا رفت خدا......

تسلیت میگم. همینکه یه مدت داشتیش و از مهربونیش لذت بردی خوش شانس بودی.خاطرات خوب هیچ وقت از بین نمیرن. کمترین فایدشون اینه که باعث میشه آدم دلتنگ بشه. دلتنگی نعمت قشنگیه.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Riemann , RASPINA , RangiRangi
ارسال: #۵۴۶۶۶
۱۹ خرداد ۱۳۹۹, ۰۷:۵۰ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۸ خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۱۴ ب.ظ)MarkLand نوشته شده توسط:  مادر بزرگ مهربونم به رحمت خدا رفت خدا......
تسلیت میگم
خدا رحمتشون کنه
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۴۶۶۷
۱۹ خرداد ۱۳۹۹, ۱۱:۰۹ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۰۴:۱۵ ق.ظ)A.D نوشته شده توسط:  احمقانه ترین کار دنیا بحث کردنه حتی اگه تو سقراط باشی و طرف مقابلت ارسطو.
ما با حرفامون خودمون رو گول میزنیم. وقتی که باید مشعول انجام کاری باشیم و نیستیم پس سعی میکنیم که یه کار دیگه انجام بدیم که گذشت زمان اذیتمون نکنه و حرف میزنیم.
قبلا حرفای خوب مکتوب میشد و بقیه اراجیف همونجوری شفاهی میموند الان همه ما یه انتشارات دو پای سیار هستیم که جسارت اینو پیدا کردیم که هر مزخرفی به ذهنمون رسید رو بریزیم تو مخ بقیه و بقیه هم همونطور که ما به یه سطل زباله نیاز داریم ناچارن ناز ما رو بکشن.
باید یه جوری از این وضعیت خودمون رو نجات بدیم.
یه تجربه دارم در مورد ویرایش عکس نمیدونم شما هم داشتید یا نه. یه عکس رو میارم نورش رو کم میکنم شفافیتش رو زیاد میکنم روش فیلتر میذارم برشش میدم خلاصه از هر امکانی که نرم افزار بهم میده استفاده میکنم و بعد که کارم تموم میشه و عکس اول رو نگاه میکنم میبینم اولش خیلی بهتر بود.
خیلی تلخه آدم قبول کنه قرنها رنج کشیدیم و به جایی رسیدیم که اولش خیلی بهتر بود.

(۱۸ خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۱۴ ب.ظ)MarkLand نوشته شده توسط:  مادر بزرگ مهربونم به رحمت خدا رفت خدا......

تسلیت میگم. همینکه یه مدت داشتیش و از مهربونیش لذت بردی خوش شانس بودی.خاطرات خوب هیچ وقت از بین نمیرن. کمترین فایدشون اینه که باعث میشه آدم دلتنگ بشه. دلتنگی نعمت قشنگیه.

سه هزار سال پیش در یونان باستان تمدنی طلایی شکل گرفت که به دوران پریکلس معروفه. حتی سوئیس و آمریکا قوانین اساسیشون رو از روی قانون اساسی دوران پریکلس نوشتن و هنوز داره استناد میشه به اون دوران. اما چرا استناد میشه؟ چرا دوران طلایی یونان باستان معروفه؟

در این دوران جرقه ی یه پیشرفت اجتماعی با حضور سقراط کبیر رقم میخوره. سقراط میرفته در بازار آگورا که در مرکز آتن قرار داشته و همه رو به بحث میگرفته و خصوصا مخاطب اصلیش جوانها بودن. سقراط یه زنی داشته به نام کسانتیپه که این خانم به شدت به سقراط اعتراض داشته و دقیقا نقطه ی مقابل اون بوده و همیشه فکر میکرده که بحث کردن های سقراط رو باید گذاشت لب کوزه آبشو خورد.

اما همین سقراط پیروانی کسب میکنه و شاگردانی مثل افلاطون و ارسطو تربیت میکنه. با بحثهایی که سقراط در بازار آگورا راه می انداخته، مردم تشویق میشن که حرف بزنن، مردم تشویق میشن که شک کنن و سوال بپرسن و از همه چی به این سادگی نگذرن. همین میشه که درام شکل میگیره، نمایش اجرا میکنن و نقد اجتماعی میکنن، خود پریکلس به عنوان رهبر یونان ردیف اول تو تماشاخانه ها مینشسته و در طول نمایش بارها با سطل گه ازش پذیرایی میکردن و به سر و روش میریختن. و چیزی که بوده اون فقط عذر خواهی میکرده بابت چیزی که بوده و این گه نصیبش شده. حالا شما فکر کن کدوم رهبر در یک جامعه در طول تاریخ غیر از پریکلس بوده که این رفتار باهاش شده باشه و دم نزده باشه؟ دموکراسی از این بالاتر؟

به خاطر همین بحثها سطح تفکر مردم بالا میره و دموکراسی طلایی یونان باستان شکل میگیره.

من نمیخوام تاریخ توضیح بدم اینجا، ولی خوبه آدم یه کم حس همکاری و حساسیت نسبت به زندگی خودش داشته باشه. بحث کردن نه تنها کار بیخود و هجوی نیست، بلکه بسیار سازنده هم هست به شرطی که روی اصول خودش انجام بشه. و کسی که از اصول بحث کردن اطلاعی نداره نباید نظری بده.
اصلا نمیخوام بگم خیلی حالیمه یا حالا، ولی هر چی باشه ، در برابر شماها که مهندسی خوندین و ادعا میکنین که خیلی بارتونه، منم انسان شناسی ، جامعه شناسی، روانشناسی و فلسفه رو زیر و رو کردم. بنابراین کاملا میدونم چی دارم میگم و اصلا هم احتیاج ندارم کسی راجع به بحث کردن من نظر بده.
همه حق دارن بحث کنن، همه حق دارن بحث ایجاد کنن، چرا که انسان موجودی پرسشگره و باید سوال کنه تا به جواب برسه، باید بحث کنه تا به نتیجه برسه و تنها راه نجات و روشنگری همین بحث هست. من به عبارتی چه شما فکر کنی چه نکنی دارم کار خودمو انجام میدم و اصلا قصد گذران زمان رو هم ندارم.

واقعا متاسفم که کوچکترین جرقه های روشنگری رو به اسم وقت گذرونی میبینیم و ازش فراری هستیم. واقعا متاسفم که در سالهای آغازین قرن بیست و یک، ادعامون میشه که تحصیل کرده هستیم و به خودمون اجازه میدیم اینطوری برخورد کنیم و آدمای دیگه رو قضاوت کنیم. شما اگه خیلی ناراحتی میتونی وارد بحثها نشی و فقط رد شی بری. اصلا دلیل نداره توهین کنی. همیشه اول خوب برآورد کن با کی طرفی بعد حرفو از دهنت بنداز بیرون.

بازهم میگم تنها راه نجات به وجود اومدن اجتماعات پرسشگر هست و بحث کردن کمک میکنه تا به روشنگری برسیم. وگرنه من به اندازه ی کافی مشغله و دردسر دارم و میتونم برم و به کار خودم برسم. و برام اصلا بهتره اینطوری مورد خطاب و توهین واقع نشم.
محض اطلاع شما تمام حرفهایی که زدم در طول این بحث برگرفته از نظرات بزرگان بود، حالا اگه به نظر شما مزخرفه مشکل خود شماست. در ضمن شما درگیری های شخصی خودت رو میتونی جلو آینه خالی کنی. توهین اصلا کار خوبی نیست.

ἓν οἶδα ὅτι οὐδὲν οἶδα

Σωκράτης

(The only thing I know is that I know nothing)

Socrates
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۴۶۶۸
۱۹ خرداد ۱۳۹۹, ۰۱:۳۵ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
فقط برای سی ثانیه چشمان خود را ببندیم ، شاید کمی احساس کنیم کوری چه دردیست و بیندیشیم آیا ما آنطور که تصور می‌کنیم بینا هستیم ؟!
ژوزه ساراماگو

خداوندا ... کدام نقطه ی زمین، از تو خالیست که خلق تو را در آسمان می جویند؟! منصور حلاج
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: marvelous , RangiRangi
ارسال: #۵۴۶۶۹
۱۹ خرداد ۱۳۹۹, ۰۳:۱۵ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۰۹ ق.ظ)marvelous نوشته شده توسط:  
(19 خرداد ۱۳۹۹ ۰۴:۱۵ ق.ظ)A.D نوشته شده توسط:  احمقانه ترین کار دنیا بحث کردنه حتی اگه تو سقراط باشی و طرف مقابلت ارسطو.
ما با حرفامون خودمون رو گول میزنیم. وقتی که باید مشعول انجام کاری باشیم و نیستیم پس سعی میکنیم که یه کار دیگه انجام بدیم که گذشت زمان اذیتمون نکنه و حرف میزنیم.
قبلا حرفای خوب مکتوب میشد و بقیه اراجیف همونجوری شفاهی میموند الان همه ما یه انتشارات دو پای سیار هستیم که جسارت اینو پیدا کردیم که هر مزخرفی به ذهنمون رسید رو بریزیم تو مخ بقیه و بقیه هم همونطور که ما به یه سطل زباله نیاز داریم ناچارن ناز ما رو بکشن.
باید یه جوری از این وضعیت خودمون رو نجات بدیم.
یه تجربه دارم در مورد ویرایش عکس نمیدونم شما هم داشتید یا نه. یه عکس رو میارم نورش رو کم میکنم شفافیتش رو زیاد میکنم روش فیلتر میذارم برشش میدم خلاصه از هر امکانی که نرم افزار بهم میده استفاده میکنم و بعد که کارم تموم میشه و عکس اول رو نگاه میکنم میبینم اولش خیلی بهتر بود.
خیلی تلخه آدم قبول کنه قرنها رنج کشیدیم و به جایی رسیدیم که اولش خیلی بهتر بود.

(۱۸ خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۱۴ ب.ظ)MarkLand نوشته شده توسط:  مادر بزرگ مهربونم به رحمت خدا رفت خدا......

تسلیت میگم. همینکه یه مدت داشتیش و از مهربونیش لذت بردی خوش شانس بودی.خاطرات خوب هیچ وقت از بین نمیرن. کمترین فایدشون اینه که باعث میشه آدم دلتنگ بشه. دلتنگی نعمت قشنگیه.

سه هزار سال پیش در یونان باستان تمدنی طلایی شکل گرفت که به دوران پریکلس معروفه. حتی سوئیس و آمریکا قوانین اساسیشون رو از روی قانون اساسی دوران پریکلس نوشتن و هنوز داره استناد میشه به اون دوران. اما چرا استناد میشه؟ چرا دوران طلایی یونان باستان معروفه؟

در این دوران جرقه ی یه پیشرفت اجتماعی با حضور سقراط کبیر رقم میخوره. سقراط میرفته در بازار آگورا که در مرکز آتن قرار داشته و همه رو به بحث میگرفته و خصوصا مخاطب اصلیش جوانها بودن. سقراط یه زنی داشته به نام کسانتیپه که این خانم به شدت به سقراط اعتراض داشته و دقیقا نقطه ی مقابل اون بوده و همیشه فکر میکرده که بحث کردن های سقراط رو باید گذاشت لب کوزه آبشو خورد.

اما همین سقراط پیروانی کسب میکنه و شاگردانی مثل افلاطون و ارسطو تربیت میکنه. با بحثهایی که سقراط در بازار آگورا راه می انداخته، مردم تشویق میشن که حرف بزنن، مردم تشویق میشن که شک کنن و سوال بپرسن و از همه چی به این سادگی نگذرن. همین میشه که درام شکل میگیره، نمایش اجرا میکنن و نقد اجتماعی میکنن، خود پریکلس به عنوان رهبر یونان ردیف اول تو تماشاخانه ها مینشسته و در طول نمایش بارها با سطل گه ازش پذیرایی میکردن و به سر و روش میریختن. و چیزی که بوده اون فقط عذر خواهی میکرده بابت چیزی که بوده و این گه نصیبش شده. حالا شما فکر کن کدوم رهبر در یک جامعه در طول تاریخ غیر از پریکلس بوده که این رفتار باهاش شده باشه و دم نزده باشه؟ دموکراسی از این بالاتر؟

به خاطر همین بحثها سطح تفکر مردم بالا میره و دموکراسی طلایی یونان باستان شکل میگیره.

من نمیخوام تاریخ توضیح بدم اینجا، ولی خوبه آدم یه کم حس همکاری و حساسیت نسبت به زندگی خودش داشته باشه. بحث کردن نه تنها کار بیخود و هجوی نیست، بلکه بسیار سازنده هم هست به شرطی که روی اصول خودش انجام بشه. و کسی که از اصول بحث کردن اطلاعی نداره نباید نظری بده.
اصلا نمیخوام بگم خیلی حالیمه یا حالا، ولی هر چی باشه ، در برابر شماها که مهندسی خوندین و ادعا میکنین که خیلی بارتونه، منم انسان شناسی ، جامعه شناسی، روانشناسی و فلسفه رو زیر و رو کردم. بنابراین کاملا میدونم چی دارم میگم و اصلا هم احتیاج ندارم کسی راجع به بحث کردن من نظر بده.
همه حق دارن بحث کنن، همه حق دارن بحث ایجاد کنن، چرا که انسان موجودی پرسشگره و باید سوال کنه تا به جواب برسه، باید بحث کنه تا به نتیجه برسه و تنها راه نجات و روشنگری همین بحث هست. من به عبارتی چه شما فکر کنی چه نکنی دارم کار خودمو انجام میدم و اصلا قصد گذران زمان رو هم ندارم.

واقعا متاسفم که کوچکترین جرقه های روشنگری رو به اسم وقت گذرونی میبینیم و ازش فراری هستیم. واقعا متاسفم که در سالهای آغازین قرن بیست و یک، ادعامون میشه که تحصیل کرده هستیم و به خودمون اجازه میدیم اینطوری برخورد کنیم و آدمای دیگه رو قضاوت کنیم. شما اگه خیلی ناراحتی میتونی وارد بحثها نشی و فقط رد شی بری. اصلا دلیل نداره توهین کنی. همیشه اول خوب برآورد کن با کی طرفی بعد حرفو از دهنت بنداز بیرون.

بازهم میگم تنها راه نجات به وجود اومدن اجتماعات پرسشگر هست و بحث کردن کمک میکنه تا به روشنگری برسیم. وگرنه من به اندازه ی کافی مشغله و دردسر دارم و میتونم برم و به کار خودم برسم. و برام اصلا بهتره اینطوری مورد خطاب و توهین واقع نشم.
محض اطلاع شما تمام حرفهایی که زدم در طول این بحث برگرفته از نظرات بزرگان بود، حالا اگه به نظر شما مزخرفه مشکل خود شماست. در ضمن شما درگیری های شخصی خودت رو میتونی جلو آینه خالی کنی. توهین اصلا کار خوبی نیست.
HuhHuhHuhHuhHuh بحث چی؟ توهین چی؟ اشتباه نگرفتی؟ کدوم قضاوت؟
بجان بچه م نمیدونم راجع به چی حرف میزنید. بخدا اشتباه گرفتید.
اگه منظورت اونجاست که من راجع به قضاوت کردن شما معذرت خواستم. خود قضاوت کردن کار بدی نیست. ما در اولین برخورد همیشه بلاخره خوب یا بد یه نظری داریم الی برخوردهای بعدی. قضاوت همیشه هست. ما راجع به خدا هم قضاوت میکنیم و نظری داریم بلاخره خوب یا بد دیگه بقیه حسابشون مشخصه. من اونجا معذرت خواستم که بر اساس قضاوتمون رفتار کردیم.
شما هر چند وقت یه بار خشم درونیت رو سر من مظلوم خالی میکنی انگار توی طالع من نوشته"خشم خالی دونیِ همه!!"
آقا یونان باستان رو ولش کن پدر بزرگ من توی کوره دهمون سواد نداشت نه خودش نه هم ولایتی هاش فلسفه ملسفه هم نمیدونستن چیه اما در کمال صلح و انسانیت زندگی میکردند همین جوجه روشنفکرای دهه بیست و سی گند زنده به جامعه هر جا افسارشون شل شد شروع کردن به این مزخرفات هایدگر میگه نیچه میگه برآیند اون همه اِهن و تلب شد جامعه امروز ایران. این چه توهمیه که شما تا چهار تا چرند و پرند از چهار تا فیلسوف روانی ِ عقده ای میخونی که خیلی هاشون آخر عمرشون گفتن غلط کردیم حس خود روشنگر پنداری میکنید.
در بدیهی ترین مسائل شخصی خودمون گرفتاریم بعد میریم سراغ فلان نظریات جامعه شانسی مدرن و پسا مدرن و پیشا مدرن. در حالی که بلد نیستیم با خونوادمون درست صحبت کنیم کل دل و روده فروید و ریختیم به هم شعور نداریم با بقال سر کوچه حرف بزنیم یک میلیون کتاب ردیف کردیم توی اتاقمون.
خواهر جان ول کن این اوهام رو. من مهندسم برای من برآیند نیرو مهمه. شما هزار سال بشین از روشنفکرای دهه بیست و سی حرف بزن که چنین بودند و چنان بودند برای من همش حرف مفته من اینو میبینم که ما ایرانی ها یه دوره رفتیم دنبال مزخرفاتشون و شدیم این.
یه فیلسوف ایتالیایی که اسمش یادم نیست میگه درستی یک گزاره به گوینده اون گزاره برمیگرده. ینی من زورش رو داشتم زیاد کتاب خونده بودم هر چرت و پرتی رو میتونم اثبات کنم دیگه اصلا مهم نیست حرفی که میزنم به چی وصله.
جماعت فسفه خونده ی کتاب خونده از همین حربه برای تحمیق مردم استفاده کردند و به اینجا رسیدیم.
بعدشم گفتم شما بحث نکن؟ گفتم کار احمقانه ایه. خب این خودش یه پارادوکس داره چیزی که من گفتم هم یه جور بحث کردنه همین حالا هم که دارم باهات بحث میکنم باز به گفته خودم کار احمقانه ایه. من کی گفتم روشنگری نکن یا بحث نکن. اما واقعیتش اینه هر دومون دقیقا داریم کار احمقانه ای انجام میدیم.
برو یه لیوان آب خنک میل کن. هر وقتم دوست داشتی بحث کن روشنگری کن. ما هم میایم حرف میزنیم اون یکی هم میاد میگه امشب یه دلمه پختم به به و چه چه ولی باور کن چه روشنگری شما چه اراجیف من چه اونی که میاد میگه آش پختم یه وجب روغن روش کلا در حد اینه که خوش باشیم دور هم و هیچ ارزش دیگه ای نداره.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RASPINA
ارسال: #۵۴۶۷۰
۱۹ خرداد ۱۳۹۹, ۰۳:۲۶ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۰۳:۳۲ ب.ظ، توسط marvelous.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
من اصلا قصد ندارم با کسی بحث کنم، خشم درونی هم نداشته و ندارم که روی کسی خالی کنم. شما خودت برو بخون ببین چی نوشتی. اصلا کلمات مناسبی استفاده نکردی. من اصلا ادعایی ندارم کاری هم به کسی ندارم، این مغزهای کوچک زنگ زده هستند که کلمات رو برنمیتابند و در برابر حرف حساب چیزی ندارن بگن جز جملات و کلمات توهین آمیز.

خوبه که من میدونم از وقتی اومدم تو مانشت همین یه نفر بودم، حتی اسمم عوض نکردم. همیشه ابایی نداشتم از اینکه خودم باشم و با دیگران روبرو بشم. شما برو کنار همون پدربزرگت تو دهکورتون ادامه بده به زندگی، مسئله اینجاست که شما داری میگی مهندسی و سر و کارت با برآیند نیرو هست، ولی به عنوان یه مهندس هم اونقدر به خودت زحمت ندادی که اول برایند حرفهات رو حساب کنی ببینی چی داری میگی بعد بنویسیشون.

اینو هم بگم که من اصلا قرار نیست بحث کنم و حرف بزنم، من باید نشون بدم، من یه کارگردان هستم و وظیفه ی من به تصویر کشیدنه. اگه اینجا هم بحثی شد همینطوری شرکت کردم برای تفنن و فقط خواستم یه ذرشو اشانتیون تقدیم کنم. واقعا انتظار ندارم از جماعت تحصیل کرده این رفتارها رو.

کاری هم ندارم. خوش باشین

یه چیزی رو خداییش میترکم اگه نگم

شما جناب الف دال ، اگه واقعا اونطور از حرفهایی که زدی پشیمونی طوریکه میری تو پروفایل من و دوبار حلالیت میطلبی و امتیاز میدی. پس الان این چه بحثیه اینجا راه انداختی؟ اول تکلیفتو با خودت روشن کن بعد بگو ببینم چند چندیم.
قبل از اونم یه لیوان آب تگری بزن

ἓν οἶδα ὅτι οὐδὲν οἶδα

Σωκράτης

(The only thing I know is that I know nothing)

Socrates
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۴۶۷۱
۱۹ خرداد ۱۳۹۹, ۰۸:۰۷ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
عاقا ما ی مانشت داشتیم ی وقتایی روزمره گی هامون را اینجا می ذاشتیم ی وقتایی دلخوشی ها و ی وقتایی دل تنگی ها مون و گاها هم بحث هایی پیش میومد که اگه ب دلخوری منجر میشد یک از ۱۰ بود
حالا تا اینجا را باز میکنیم هزار تا طومار نوشته

دوستان لطفا روی لیست سیاه اتون فکر کنید لیست سیاه این امکان را میده پست های اون افرادی که خوشتون نمیاد را نبینید

فقط شروع کردن کافی نیست
با قدرت ادامه بده...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: codin , big cloud , عزیز دادخواه , kilookiloo , RangiRangi , Saman , MarkLand , Sakura
ارسال: #۵۴۶۷۲
۱۹ خرداد ۱۳۹۹, ۰۹:۲۷ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۴۸ ب.ظ، توسط codin.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
.....
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۴۶۷۳
۱۹ خرداد ۱۳۹۹, ۱۰:۴۳ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۴۴ ب.ظ، توسط عزیز دادخواه.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۰۳:۲۶ ب.ظ)marvelous نوشته شده توسط:  یه چیزی رو خداییش میترکم اگه نگم
خانوم الهام خانوم عزیز من کجا با جنابعالی بحث رو شروع کردم؟ کل داستان این بود که من نوشتم که بحث کردن از نظر من کار بیهوده ای است. همین! آیا من اسمی از شما بردم؟ آیا به موضوعی مربوط به جنابعالی اشاره کردم؟ آیا شما متولی بحث کردنید؟
بعدشم شما که میفرمایید کلی جامعه شناسی، فلسفه، انسان شناسی و غیره خوندید آیا نشده با کسی اختلاف نظر داشته باشی؟ مخالف بودن نشانه توهینه؟ اگر شما بر خلاف من موافق بحث کردن هستی آیا افرادی که با هم بحث میکنند همواره موافق همدیگر هستند؟ آیا این رشد و تعالی که شما معتقید در برحث کردن بدست میاد جز از راه تضارب آرا حاصل میشه؟ شما معتقدید اصول بحث کردن رو بلدید اما به شخص مخالف حمله میکنید!
اگر آدم با سوادی بودید در مخالفت با نظرات بنده خیلی مستدل و علمی و با مراجعه به منابعی که خوندید باید نقدی اصولی میفرمودی که ما که از این منابع علوم انسانی که شما مطالعه فرمودی بی بهره ایم پی به لازم بودن مطالعه در این زمینه ببریم و ما هم جذب این علم جذاب بشیم. الان میشه بفرمایید نمودِ اونهمه کتاب که ادعای مطالعشون رو دارید کجا بوده؟ شخصی اومده بر خلاف نظر شما چیزی نوشته( که البته هرگز چنین نبوده و داستان درست برعکسه) کجای این همه کتاب فلسفه و چه و چه در اثبات نظریات خودتون بدرد خورد؟ آیا جز اینه که شما وبقیه مدعیان فلسفه جامعه شانسی و چی چی شناسی فقط باربرِ یک سری محفوظات غیر قابل استنادید؟
به هر حال بگذریم. بخاطر بی ادبی نکرده ام گرچه از نظر سن و سال از شما بزرگتر هم هستم اما معذرت میخوام.
بعدشم خواهر عزیز اون داستان معذرت خواهی وحلالیت طلبی من اولا جمعی بود و از جانب کل مانشت بود که شما که اومدی و بعدش گفتی دارم میرم دلخور از اینجا نری. ضمن اینکه من بخاطر اینکه بر اساس قضاوتمون با شما رفتار شد معذرت خواهی کردم نه خود قضاوتی که انجام شد و اصلا کاری ندارم که درست بوده یا نادرست. اتفاقا تنها قضاوت مثبت در مورد شما رو من داشتم. فکر کردم شخصی که از نظر سن و سال به من نزدیکه قدم در راهی گذاشته که در اون راه جدی و پرتلاشه و ما باید کمک کنیم وگرنه نه اون موقع نه حالا با یک کلمه از عقاید شما موافق نبودم و نیستم.
این بحث رو با بلاک کردن جنابعالی خاتمه میدم. از این جهت میگم بلاک میکنم که مطلع باشد قادر به دیدن پاسخامه های به قول دوستمون طومار وار و طولانی شما نخواهم بود.
هر جا هستی موفق و شاد و سلامت باشی.

(۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۰۷ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  عاقا ما ی مانشت داشتیم ی وقتایی روزمره گی هامون را اینجا می ذاشتیم ی وقتایی دلخوشی ها و ی وقتایی دل تنگی ها مون و گاها هم بحث هایی پیش میومد که اگه ب دلخوری منجر میشد یک از ۱۰ بود
حالا تا اینجا را باز میکنیم هزار تا طومار نوشته

دوستان لطفا روی لیست سیاه اتون فکر کنید لیست سیاه این امکان را میده پست های اون افرادی که خوشتون نمیاد را نبینید

قطعا نقد شما اصولی و درست هست. اگر برخلافش رفتاری کردم باوربفرمایید ناخواسته بوده. قول میدم تکرار نشه. بازم ممنونم از تذکر بجای شما.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۴۶۷۴
۱۹ خرداد ۱۳۹۹, ۱۰:۵۴ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۵۵ ب.ظ، توسط khayyam.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خانم marvelos خدایش جالب نیست میایی هر چی از ذهنت می گذره میاری اینجا به این و اون می گی ، میری بیرون میایی می گی اونا ادم های احمقی بودن ، می گی ایران به درد بخور نیست ، کلی از این حرفا به خدا این حرفا جالب نیست به نظرت چرا قبلا چند بار به شما گیر دادم تو مانشت و بین من و شما بحث شد ؟ هر کسی یه تفکری داره قرار نیست اون فکری که من دارم بقیه هم موافق فکر من باشند من قبلا خیلی بحث می کردم ولی دیگه خودمو اذیت نمی کنم به نظرات همه احترام می زارم و میام مانشت فقط نظر خودمو می گم .
+ اگر واقعا فکر می کنید ایران جای بدیه و فلان و بهمان برید کشور یا جاجی که در شان شما باشه چرا جو رو تشدید می کنید .
+ الانم باز میایی می گی این مانشت فلان و بهمان من دیگه مانشت نمیام
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: crevice , RASPINA , nana2010
ارسال: #۵۴۶۷۵
۲۰ خرداد ۱۳۹۹, ۱۲:۱۹ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۲۳ ق.ظ، توسط RangiRangi.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
روزهایی که با کامپیوتر زیاد کار میکنم و به نتیجه نمیرسم و سردرد و چشم درد هم ولم نمیکنه به این فکر میکنم که واقعا میخوام تا سال ها این کار رو انجام بدم؟
به این فیلد واقعا علاقه دارم یا انقدر تلقین کردم به خودم که فکر میکنم علاقه دارم؟ اگه علاقه دارم و لذت میبرم پس چرا با ران نشدن یه کد فسقلی همه انرژیم رو از دست میدم و دیگه خوشحال نیستم از کاری که انجام میدم؟
انقدر به این سوال با ناامیدی فکر میکنم و بزرگش میکنم برا خودم که در نهایت میرسم به این سوال بدتر و بزرگ تر که چی میخوام از زندگیم و چی کم دارم که همش دنبال یه بخش فراموش شده از خودم تو زندگیم هستم؟ خیلی وقت ها نمیدونم دنبال چی هستم ولی میدونم دنبالشم! و این یکی از عجیب ترین احساساتیه که دارم.
یعنی یه روزی خوب میشم؟ Big GrinBig GrinBig Grin





(۱۸ خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۱۴ ب.ظ)MarkLand نوشته شده توسط:  مادر بزرگ مهربونم به رحمت خدا رفت خدا......
تسلیت میگم. روحشون شاد باشه و خدا به شما صبر بده.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۴۱۶ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۱۹,۷۴۱ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۶۴ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۴,۶۶۷ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۹۰ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۳۶ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۴۷ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۲۰ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۱۶ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۵۵ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close