(۲۳ تیر ۱۳۹۵ ۱۰:۴۳ ق.ظ)Menrva نوشته شده توسط: عشق...و ..عشق...و ..عشق....
این حرفم مربوط به عشق دوطرفس...عشق اگه واقعا حقیقی باشه.. به سرانجام میرسد حتی اگر جلو روت پرازموانع عبور از دریا و کوه وسنگ... باشد...
اینکه عشقم به وصال و سرانجام نرسید و این حرفا همه حرفه ادم خودش بخواد قطعا میرسه....
اصلا نمیتونم اینو هضم کنم یه پسر میگه عاشق بودم نرسیدم بهش.. متنفرم که میگن نرسیدم بهشواینا.
متوجه حرف بنده نشدید. دقیقا منظور من هم همین بود که عشق اگر واقعی باشه به وصال ختم میشه. چیزی به نام شکست عشقی و نرسیدن و این مزخرفاتی که باب شده وجود نداره. اما بعضی از وصال ها یه زمان و مکان خاصی دارن که برای خیلیا قابل درک نیست. اصن به همین خاطر نظر شیخ اجل رو هم تو پستم اوردم. سعدی هم معنای حقیقی وصال رو مدنظر داره، نه مثل خسرو که وصال رو کناری و آغوش میبینه.
اینکه یه پسر بگه عاشق بودم و نرسیدم بهش، بدونید که اصلا عاشق نبوده. چون بدون تردید بالاخره عاشق به وصال معشوقش میرسه.
بیگ محمد: هیچ وقت عاشق بوده ای ستار؟
ستار: عاشق زیاد دیده ام.
بیگ محمد: راه و طریقش چه جور است عشق؟
ستار: من که نرفته ام برادر.
بیگ محمد: آنها که رفته اند چی؟ آنها چی می گویند؟
ستار: آنها که تا به آخر رفته اند ، برنگشته اند، تا چیزی بگویند.
کلیدر : ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺩﻭﻟﺖآبادی