(28 اسفند 1394 12:18 ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: [ -> ]سلام
چقدر دلم برای اینجا تنگ شده بود ، گفتم تا چندروز به تحویل سال مونده بیام حال و احوال کنم
...
خوشبختیت پایدار باشه همیشه
تبرییییییک میگم آفاق جون
زندگی سرشار از عشق و خوشبختی براتون آرزو میکنم
(28 اسفند 1394 12:18 ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: [ -> ]ان شالله دوستان مانشتی یکی یکی بیان و خبر ازدواجشونو بدن که ما رو هم تو شادیشون سهیم بشیم. الان یه چند وقت محضر خونه مانشت انگار عروس و داماد مانشتی به خودش ندیده، چراغ اول سالِ محضرخونه مانشت رو با اجازه اتون من روشن می کنم
خب این هم عروس قصه ها که بهتون گفته بودم و فکر کردید سرکارتون گذاشتم
من اجازه نداشتم لو بدم، حالا شادی کنید
به منم شیرینی نداد خسیسه، خسیسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس
(28 اسفند 1394 12:18 ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: [ -> ]چراغ اول سالِ محضرخونه مانشت رو با اجازه اتون من روشن می کنم
الان وقتِ اجازه گرفتنه!! خودش برید و دوخته تازه میگه با اجازه شما
پ.ن: آفاق دمپاییتو بده بپوشیم
(یادمه قدیما کسی از مکه میامد، کفششو میپوشیدن که مثلا اونام زود برن مکه، دمپایی آفاقم یه همچین نقشایی داره الان
)
(28 اسفند 1394 04:39 ب.ظ)vesta نوشته شده توسط: [ -> ]داماد مانشتی نیست خیالتون راحت
فامیل یا آشنای یکی از ماشنتیا هم نیست؟
یه هدیه پستی برام اومده، خیلی ذوق کردم
نمیدونم کار کیه، فقط میدونم مانشتی هستی
بیا خودتو لو بده، وگرنه به شماره رو بسته زنگ میزنم
شوخی کردم، زنگ نمیزنم به اون شماره چون برای راهنمایی پست گذاشتیش نه من پس ازش استفاده نمیکنم(ببین چه دوست باکلاسی داری)
ممنونم، کتابارو دوست دارم
یکی رو که میدونم کیه
دوست خوبم دیلیجنت که خیلی تابلو آدرسمو گرفتی
نفر بعدی که شماره ات رو بسته هست و شماره تهران هست رو نمیدونم کی هستی
ممنونم از هر دوتون، خوشحالم کردید
(28 اسفند 1394 04:44 ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: [ -> ]فامیل یا آشنای یکی از ماشنتیا هم نیست؟
نمیدونم
سوال بعدی
(28 اسفند 1394 06:24 ب.ظ)diligent نوشته شده توسط: [ -> ]مبارکت باشه البته بهتر بود اسممو لو نمیدادی ولی خب دیگه کار خودتو کردی :|
مگه بده
اسمتو لو دادم، آدرس بچه ها رو خواستی راحت آدرس بدن، به امید هدیه
طبق معمول برات پیام نمیاد :| ممنونم، فقط نفر دوم رو لو بده، حداقل اول اسمش رو بگو(شکلک نگاه مظلوم)
(28 اسفند 1394 06:55 ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: [ -> ]یعنی تو نمی دونی کی برات هدیه فرستاده؟
نه نمیدونم
به خودت هم شک دارم، اگه خودتی اعتراف کن، خسته شدم انقدر به دیلیجنت گفتم، اعتراف نمیکنه
(28 اسفند 1394 07:11 ب.ظ)The BesT نوشته شده توسط: [ -> ]ایشالله مدیر بعدی بخت گشاده شده خودم باشم .
نخیر
انشاالله Aurora باشه، چون واسه من هدیه خرید
دیر گاهی است که افتاده ام از خویش به دور
شاید این عید به دیدار خودم هم بروم.
قیصر امین پور
(28 اسفند 1394 08:36 ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: [ -> ]+از اظهار لطف دوستان سپاسگذارم ، متقابلا براتون ارزوی خوشبختی دارم
چقدرم سرسنگین شده
همین دیروز بودااا داشت با دمپاییش قلع و قمع میکرد مارو
(28 اسفند 1394 08:36 ب.ظ)gogooli نوشته شده توسط: [ -> ]دیر گاهی است که افتاده ام از خویش به دور
شاید این عید به دیدار خودم هم بروم.
قیصر امین پور
بسیار زیباست
(28 اسفند 1394 08:36 ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: [ -> ]+آقا داماد هم مانشتی نیست ، آشنای مانشتیا هم نیست :دی
ما دیگه به حرفهای تو اعتماد نداریم اینقدر گفتیم مشکوک می زنی گفتی نه...آن :دی آخر هم مشکوکه
مبارک باشه. ایشاا... خوشبخت شی