تو شرکتمون به یه برنامه نویس آقا که دانشجو نیست و حداقل تا سه سال آینده قصد خروج از کشور رو نداره و تو تهران زندگی می کنه نیاز داریم. مهارت هاش هم جاوا، سی شارپ و اس کیو ال سرور و کمی هم برنامه نویسی وب سمت کلاینت باشه.
اگر کسی شرایطشو داره لطفا پیام خصوصی بده.
خیلی دوست داشتم یک اسپمر رو ریپورت کنم
باورم نمیشه اینقدر خسته هستم... علتشو میدونم برای رفعش کاری نمیتونم بکنم... آدم گاهی دوست داره دردشو برای یک آدم کاملا غریبه، یک رهگذر که دیگه نمیبینتش بگه... برای کسی فقط بگه بدون این که منتظر جواب و توصیه و نصیحت از طرف مقابل باشه.. فقط بگه ولی چیزی نشنوه...
(07 آذر 1395 12:51 ق.ظ)codin نوشته شده توسط: [ -> ]باورم نمیشه اینقدر خسته هستم... علتشو میدونم برای رفعش کاری نمیتونم بکنم... آدم گاهی دوست داره دردشو برای یک آدم کاملا غریبه، یک رهگذر که دیگه نمیبینتش بگه... برای کسی فقط بگه بدون این که منتظر جواب و توصیه و نصیحت از طرف مقابل باشه.. فقط بگه ولی چیزی نشنوه...
ای وااااااای! خواهشا شما دیگه درد نکشید، اونهمه آرامش کجا رفت، اون همه نصیحت های خوب و عاقلانه. ؟
اشکال نداره، می تونید یه روز سوار خط واحد بشید یه مسیر رو کامل برید و برگردید، اینقدر خوبه
. آدم ریلکس میشه
اگر همصحبت غریبه هم باشه که دیگه خیلی عالی میشه ، هوا هم سرده، خیلی میچسبه
پریدن وسط صف خیلی زشته. رفتار بچه گانه ایه.
(07 آذر 1395 12:30 ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: [ -> ] (06 آذر 1395 10:19 ب.ظ)8_8 نوشته شده توسط: [ -> ]تو شرکتمون به یه برنامه نویس آقا که دانشجو نیست و حداقل تا سه سال آینده قصد خروج از کشور رو نداره و تو تهران زندگی می کنه نیاز داریم. مهارت هاش هم جاوا، سی شارپ و اس کیو ال سرور و کمی هم برنامه نویسی وب سمت کلاینت باشه.
اگر کسی شرایطشو داره لطفا پیام خصوصی بده.
آچار فرانسه میخواید؟
با این اوصاف من جعبه ابزارم!
این حداقل چیزایی بود که انتظار داریم. میاد تو کار بقیه چیزارو هم یاد میگیره. اون چیزی که ما از سمت کلاینت میخواییم (جاوا اسکریپت، ای جکس، جی کوئری، سی اس اس، اچ تی ام ال) یادگیریش در حد یه روز کار میبره. جاوا و سی شارپ و اس کیو ال رو هم نمیخواییم طرف 10 سال جاوا کار کرده باشه، در حد سینتکس هم بلد باشه و دستش تو کد نویسی روون باشه برامون کافیه.
(07 آذر 1395 01:52 ق.ظ)8_8 نوشته شده توسط: [ -> ] (07 آذر 1395 12:30 ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: [ -> ] (06 آذر 1395 10:19 ب.ظ)8_8 نوشته شده توسط: [ -> ]تو شرکتمون به یه برنامه نویس آقا که دانشجو نیست و حداقل تا سه سال آینده قصد خروج از کشور رو نداره و تو تهران زندگی می کنه نیاز داریم. مهارت هاش هم جاوا، سی شارپ و اس کیو ال سرور و کمی هم برنامه نویسی وب سمت کلاینت باشه.
اگر کسی شرایطشو داره لطفا پیام خصوصی بده.
آچار فرانسه میخواید؟
با این اوصاف من جعبه ابزارم!
این حداقل چیزایی بود که انتظار داریم. میاد تو کار بقیه چیزارو هم یاد میگیره. اون چیزی که ما از سمت کلاینت میخواییم (جاوا اسکریپت، ای جکس، جی کوئری، سی اس اس، اچ تی ام ال) یادگیریش در حد یه روز کار میبره. جاوا و سی شارپ و اس کیو ال رو هم نمیخواییم طرف ۱۰ سال جاوا کار کرده باشه، در حد سینتکس هم بلد باشه و دستش تو کد نویسی روون باشه برامون کافیه.
من دیدی که بین کارجو ها وجود داره رو گفتم.
(07 آذر 1395 01:13 ق.ظ)zarisa نوشته شده توسط: [ -> ] (07 آذر 1395 12:51 ق.ظ)codin نوشته شده توسط: [ -> ]باورم نمیشه اینقدر خسته هستم... علتشو میدونم برای رفعش کاری نمیتونم بکنم... آدم گاهی دوست داره دردشو برای یک آدم کاملا غریبه، یک رهگذر که دیگه نمیبینتش بگه... برای کسی فقط بگه بدون این که منتظر جواب و توصیه و نصیحت از طرف مقابل باشه.. فقط بگه ولی چیزی نشنوه...
ای وااااااای! خواهشا شما دیگه درد نکشید، اونهمه آرامش کجا رفت، اون همه نصیحت های خوب و عاقلانه. ؟
اشکال نداره، می تونید یه روز سوار خط واحد بشید یه مسیر رو کامل برید و برگردید، اینقدر خوبه. آدم ریلکس میشه
اگر همصحبت غریبه هم باشه که دیگه خیلی عالی میشه ، هوا هم سرده، خیلی میچسبه
چی بگم والا... تنها چیزی که سر پام نگه داشته هم همون آرمان ها و انگیزه های درونی هستش...
شما فکر کنم خانم هستید چون با این شلوغی خط BRT توی این روزای زوج و فرد یاد فشار قبر میفته آدم تو اتوبوس ریلکس کجا بود. بخش خانما ولی گل و بلبله.
صادق هدایت یک متنی داره که خیلی زیباست. هدایت اینو در باب پوچی و سرگردانی دنیا میگه ولی در حالت کلی هم واقعا درسته:
در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و میتراشد. این دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد، چون عموما عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمارندو اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می کنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی بکنند -زیرا بشر هنوز چاره و دوائی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی بتوسط شراب و خواب مصنوعی بوسیله افیون و مواد مخدره است- ولی افسوس که تاثیر این گونه دارو ها موقت است و بجا ی تسکین پس از مدتی بر شدت درد میافزاید.
(07 آذر 1395 02:25 ق.ظ)codin نوشته شده توسط: [ -> ]در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و میتراشد. این دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد، چون عموما عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمارندو اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می کنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی بکنند -زیرا بشر هنوز چاره و دوائی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی بتوسط شراب و خواب مصنوعی بوسیله افیون و مواد مخدره است- ولی افسوس که تاثیر این گونه دارو ها موقت است و بجا ی تسکین پس از مدتی بر شدت درد میافزاید.
این صفه اول بوفِ کوره. صفه آخرشم خودکشی کرد. پیشاپیش تسلیت میگم
(07 آذر 1395 12:51 ق.ظ)codin نوشته شده توسط: [ -> ]باورم نمیشه اینقدر خسته هستم... علتشو میدونم برای رفعش کاری نمیتونم بکنم... آدم گاهی دوست داره دردشو برای یک آدم کاملا غریبه، یک رهگذر که دیگه نمیبینتش بگه... برای کسی فقط بگه بدون این که منتظر جواب و توصیه و نصیحت از طرف مقابل باشه.. فقط بگه ولی چیزی نشنوه...
میدونم شاید برداشت این باشه که درک نمیکنم ولی حداقل جمله ی بولد شده رو خیلی خوب درک میکنم اما برای تلطیف فضا بد نیست از یه جنبه ی دیگه به صحبتهای شما نگاه کنیم:
چرا فقط بگه ولی چیزی نشنوه آخه...؟؟؟ من که اگه با یکی حرف بزنم (حالا دردِ دل باشه، حرفِ عادیِ روزمره باشه، هرچی) ولی عکس العملی از خودش نشون نده، بهم بر میخوره!
ممکنه بگید گوش میده ولی حرفی نمیزنه، اینم خوب نیست! بالاخره ما این همه حرف میزنیم یعنی دو کلمه جواب نداره؟!
من که همون توصیه و نصیحت رو هم دوست دارم!
پی نوشت1: 330 مگ ویدئو دانلود کردم، آخرسر باز نشد! این فایلهای rar چرا اینجوری میشن؟
پی نوشت2: صبحِ زیبای یکشنبه تون بخیر و خوشی.
قرار نیست من آن طوری زندگی کنم که دنیا دوست دارد، خب طبعا قرار نیست دنیا هم آن طور باشد که من دوست دارم!
- جی دی سالینجر -
- چرا گزینه ی "گزارش" برای ارسالهای خودمون فعاله ولی گزینه ی "سپاس" فعال نیست؟
- کسی میدونه چجوری میشه اطلاعات تکمیلی (دانشگاه، مقطع تحصیلی و...) رو ریست کرد؟ یعنی بشه "تعیین نشده"، نه اینکه حتما یکی از گزینه ها انتخاب بشه...
- انقدر که این تاپیک برای من آموزنده است، تاپیکهای درسی نیست!
- فعلا دیگه حرف و سوالی ندارم! فعلا!
با تشکر از راهنمایی های دوستان.
اگه بیان بهت بگن همین فردا می میری اولین نفر از کی حلالیت می گیری !؟
(07 آذر 1395 05:23 ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: [ -> ]اگه بیان بهت بگن همین فردا می میری اولین نفر از کی حلالیت می گیری !؟
خدا
-------------------------------
چرا ما اینجوری هستیم؟! اونایی که سابقه کار ندارن، دوست دارن از بقیه همکارا پنهون کنن و نشون بدن ک خیلی واردن و سابقه کار هم دارن. لازم باشه دروغ هم میگن. خوب چه لزومی هست دروغ بگی خواهر من؟!
بالاخره باید از یه جایی شروع بشه دیگه.