ی فیلم آموزشی یکی از دوستام گرفتم ی جاهایی اش قطع میشه ی جاهایی صدا نداره
امروز دوباره ازش گرفتم بدتر شد کلا باز نمیشه
ی نرم افزار هم دانلود کردم برای تعمیر فیلم هایی که آسیب دیدن
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
ولی فقط 2 دقیقه اش را ویرایش کرد
به نظرتون چ کار کنم
(15 مرداد 1399 07:10 ب.ظ)MarkLand نوشته شده توسط: [ -> ]گفت با تو؟
منم با مسلم ۲۱ تیر ۷۳ موافقم!
شاید داشت تستت میکرد که ببینه اعتماد به نفست چطوریه؛ دخترها خیلی از این تستها دارن (غالبا ناخودآگاه) و گاهی اوقات یه سری کارهای عجیبی میکنن که خیلی سخته تجزیهوتحلیلش واسه یه پسر و باعث واکنش اشتباه میشه؛ مثلا ممکنه به یک پسری محل نزارن ولی دوستش داشته باشن؛
پینوشت: دیدین شاگرد درسخونای ساکت و مودب و سر به زیر و مو شونه کرده تو دانشگاهها همیشه تنها هستن و کمتر کسی جذبشون میشه؟ ولی در عوض اونایی که لاتترن و زبون دارن دورشون شلوغتره؟ به نظرم این تصور که من خیلی خوبم، من مروارید توی صدفم و هیچکی پاکیها و نجابت من رو نمیفهمه و ... اینا حرفای قشنگیه، اما به درد جامعه امروز نمیخوره، الان با وجود این سرعت نقلوانتقال اطلاعات که رو سرعت همه چیز تاثیر گذاشته، چند نفر وقت دارن بیان گوهر وجود تو رو کشف کنن؟ تو چنین وضعیتی به نظرم گفتن اینکه من نباید تلاش کنم و رو خودم کار کنم واسه جذب افراد و همینطوری که هستم باقی بمونم، به امید اومدن یک گوهرشناس، مسخرهست؛ با این تفکر چشم باز میکنی میبینی ۴۰ سالته و هیچی به هیچی؛
(16 مرداد 1399 11:38 ق.ظ)Milestone نوشته شده توسط: [ -> ]و گاهی اوقات یه سری کارهای عجیبی میکنن که خیلی سخته تجزیهوتحلیلش واسه یه پسر و باعث واکنش اشتباه میشه؛ مثلا ممکنه به یک پسری محل نزارن ولی دوستش داشته باشن؛
اره کاملا موافقم و عجیبه واقعا
(16 مرداد 1399 11:38 ق.ظ)Milestone نوشته شده توسط: [ -> ]منم با مسلم ۲۱ تیر ۷۳ موافقم!
به به سلام خوشتیپ ترین مهندس مانشت
این تاریخ تولدم نیست ، شماره تلفنمه ؛ میخوای کاملشو واست بنویسم ؟
قبلا وقتی مینوشتید فضاتون خیلی مثبت و پر انرژی بود ، الان دیگه حس کلی نوشته هاتون مثبت نیست
وقتشه شما بیاید مثل آقای مارکلند چنتا از این خاطره ها تعریف کنید
--------------------------------------------
همونجور که میشه از بورس پول درآورد
میشه در کمین همین پول ها نشست و از همین آدما این پول ها رو گرفت
تو اگه خیلی پول داشته باشی ، بالاخره مجبوری خرجش کنی و به جامعه پسش بدی
باید ببینیم مردم این روزا میخوان پولاشونو کجا خرج کنند ، همون کار رو یاد گرفت
یه روزی هم این گرمی بورس هم سرد میشه و نمیشه با پولای کوچیک ازش سود خوبی کسب کرد
اون موقع است که داشتن یک علم و مهارت که ابعاد مختلفی از انسان رو پرورش میده ، بهتر از چند ساعت یه گوشه نشستن و زل زدن به نمودارهاست ؛ که شب هم خواب بالا پایین رفتن نمودار ببینی
خدایش خودمونی که اینجا جو دوستانه هست یه سوال از دخترا دارم ؟
چرا شرایط ازدواج رو اینقدر سخت می گیرید که پسرا حتی فکر ازدواج رو هم نمی تونند بکنند : )
الان چند تا اینجا دختر مجرد بالای 30 سال داریم به نظرتون چه عاملی باعث شده ازدواج نکردید ؟
+ شاید بگید برای ما مهم نیست ازدواج ولی واقعا مهمه به روتون نمیارید : )
+ این بحث های ازدواج فایده نداره ها می دونم فقط برای این می پرسم که فکر دخترها رو بخونم
(16 مرداد 1399 02:12 ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: [ -> ]دختر مجرد بالای ۳۰ سال
سنگین ترین جمله تو زندگی ام همینه
هیچ کسی 30 سالگی ی پسر ب چشمش نمیاد الان ی پسر متولد 65 میشه 34 ساله .
سن ی وقتایی عدده خیلی از همین دخترای بالای 30 با نشاط و جوونتر عاقل تر و پخته و بسازتر از ی سری از این دخترای پرمدعای کم سن و سال هست
پسره متولد 64 هست رفته خواستگاری دختر 66 خب خوبه که 2 سال اختلاف سنی دارن میگه نه سن برام مهمه. آدم عاقل ی نگاهی ب شناسنامه خودت بکن. الان دوستم متولد 71 هست و شوهرش متولد 70 اینا اشکال نداره بعد همین که دهه شصتی باشی انگار 60 سالت هست.
(16 مرداد 1399 03:09 ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط: [ -> ] (16 مرداد 1399 02:12 ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: [ -> ]دختر مجرد بالای ۳۰ سال
سنگین ترین جمله تو زندگی ام همینه
هیچ کسی ۳۰ سالگی ی پسر ب چشمش نمیاد الان ی پسر متولد ۶۵ میشه ۳۴ ساله .
سن ی وقتایی عدده خیلی از همین دخترای بالای ۳۰ با نشاط و جوونتر عاقل تر و پخته و بسازتر از ی سری از این دخترای پرمدعای کم سن و سال هست
پسره متولد ۶۴ هست رفته خواستگاری دختر ۶۶ خب خوبه که ۲ سال اختلاف سنی دارن میگه نه سن برام مهمه. آدم عاقل ی نگاهی ب شناسنامه خودت بکن. الان دوستم متولد ۷۱ هست و شوهرش متولد ۷۰ اینا اشکال نداره بعد همین که دهه شصتی باشی انگار ۶۰ سالت هست.
حالا سنگین هم باشه این جمله ولی عموم نگاه ها اینطوریه با درست یا اشتباهش کاری نداریم ...
پسر هم سنش بالای 35 میشه اونم دیده میشه اینطوری ها هم نیست هیچ وقت سن پسر رو لحاظ نکنند مثلا پسری که دیگه سنش میره بالای 35 سال نمی تونه بره دختر 20 ساله بگیره می گن این جای بچت هست ...
این حالتی که دو نفر مثلا هر دو 33 سال باشن و با هم ازدواج کنند باید یه آپشن هایی داشته باشه دختر مثل درامد یا شغل و مگر نه تمام ادم ها دنبال چیزی هستن که سودی براش داشته باشه چه پسرش باشه چه دخترش و بعضی وقتا واقعیت تلخه
یکی از ادمین های مانشت از وقتی ازدواج کرد دیگه نیومد مانشت اتفاقا خیلی هم بحث می کرد : ) )
پس تا وقتی مجردی ممکنه بحث کنی
(16 مرداد 1399 02:12 ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: [ -> ]الان چند تا اینجا دختر مجرد بالای ۳۰ سال داریم به نظرتون چه عاملی باعث شده ازدواج نکردید ؟
+ شاید بگید برای ما مهم نیست ازدواج ولی واقعا مهمه به روتون نمیارید : )
چه عاملی یا بهتره بگیم چه عواملی؟ : )
عوامل ک زیاده
من یکی که نه دوره لیسانسم نه دوره ارشد اصلا تو این باغ ها نبودم. دوره لیسانسم اینقدر با پسرا جدی بودم که کسی جرات نداشت بهم نزدیک بشه : ). بعدا فهمیدم برام اسم انتخاب کردن؛ خانم بداخلاقه
. البته دو سال اخر لیسانسم، روابط فی مابین بهتر شد ولی اتفاق خاصی نیفتاد. در کل اون دوره ای که من بودم پسرها و دخترای کلاس مون ترم های اول، دنبال رو کم کنی از همدیگه بودن، ترمای بعد دنبال دوستی و ترم های آخر هم دعواشون شد... : )). دوره ارشد خب بهتر بود. هم پخته تر شده بودم و جو کلاس مون خیلی خوب بود.از بچه بازی های دوره لیسانس خبری نبود. دو مورد هم پیش اومد که طرف میخواست بیشتر آشنا بشه ولی من اعتماد ب نفس کافی نداشتم. البته مستقیم هم نگفت ولی خب خیلی از دخترا اگه جای من بودن، طرف رو جذب میکردن، پسر خوبی هم بود.. یکی دیگه هم بود که یه مدت صحبت و بحث میکردیم، اصلا بحث مادیات اینا بین مون نبود. گفت الان بیکارم، منم پیگیر نشدم دیگه.
(شاید بدشانسی و شاید غرور و کم رو بودنم رو میتونم اضافه کنم)
بعد از اونم مواردی که بوده، فقط در حد خواستگاری بوده و منتفی شده و به خاطر بحث مادیات نبوده. رسم و رسوماتی که اینجا توی اصفهان هست رو ما نداریم.
در کل بخوام بگم ناراحت نیستم از مجردی. حال روحیمو هیچ وقت گره نزدم به این که چرا با کسی نیستم؛ چرا دوستام همه ازدواج کردن و من مجردم. از تنهاییم لذت میبرم اما اگه کسی هم این وسط پیدا بشه که بتونیم همدیگه رو خوشحال کنیم و تفاهم و توافق و درک اینا بین مون وجود داشت، حتما ازدواج میکنم : )
+ دیگه چی خیام؟ : )
(16 مرداد 1399 03:09 ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط: [ -> ]سن ی وقتایی عدده خیلی از همین دخترای بالای ۳۰ با نشاط و جوونتر عاقل تر و پخته و بسازتر از ی سری از این دخترای پرمدعای کم سن و سال هست
من اینو در اکثر موارد قبول دارم. در مورد پسرها نمیتونم نظر بدم ولی دخترا معمولا معیارهاشون با گذشت سن، عاقلانه تر میشه
(16 مرداد 1399 04:20 ب.ظ)diligent نوشته شده توسط: [ -> ]بعد از اونم مواردی که بوده، فقط در حد خواستگاری بوده و منتفی شده و به خاطر بحث مادیات نبوده. رسم و رسوماتی که اینجا توی اصفهان هست رو ما نداریم.
در کل بخوام بگم ناراحت نیستم از مجردی. حال روحیمو هیچ وقت گره نزدم به این که چرا با کسی نیستم؛ چرا دوستام همه ازدواج کردن و من مجردم. از تنهاییم لذت میبرم اما اگه کسی هم این وسط پیدا بشه که بتونیم همدیگه رو خوشحال کنیم و تفاهم و توافق و درک اینا بین مون وجود داشت، حتما ازدواج میکنم : )
چ قدر خوب و آرووم حرفت را زدی
این جمله آخر هم خیلی خوب بود
واقعیت اینه متاسفانه منم توی ی سنی اصلا ب ازدواج فکر نمی کردم. چند وقت پیش با خواهرم ک اونم هم دانشگاهی ام بود داشتیم خاطرات دانشگاه را مررور می کردیم بعد من یاد چند تا کیس افتادم ک الان میفهمم بیچاره ها قصد آشنایی داشتن و بعضا از من خوششون میومد ولی من اصلا راه نمی دادم.
بیشتر خواستگارای من توسط واسطه ها معرفی شدن ولی هر کدوم را به نوعی جورنشد. مثلا طرف خیلی پودار بود درس نخونده بود، درس خونده بود و شاغل بود اعتقاداتش به من نمی خورد، اعتقاداتش به من میخورد و شاغل بود ب دلم ننشست و یا همه چی اوکی بود خوانواده ها به هم نمیخوردن و در کل هر کدوم ی جوری
آدم ی درو ه ای قصد ازدواج یا شرایط ازدواج را نداره مدام کیس بهش معرفی می کنن امان از وقتی بخوای کنکور بخونی......
یا اینکه ی دوره ای قصد ازدواج هم داری مورد خوب هم هست
ولی اونی که به دلت بشینه نیست
متاسفانه الانم اینقدرشرایط اقتصادی بد شده دیگه جوونا جرئت شروع را ندارن
قسمت نبوده تا الان................................................................
من میگم کسی که شرایط اولیه را داشته باشه و به دلت بشینه دیگه برات مهم نیست شغلش چیه چند سالش هست قدش بلند یا نه و در کل اینا بهونه میشن برای رد کردن
(16 مرداد 1399 04:41 ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط: [ -> ]بعد من یاد چند تا کیس افتادم ک الان میفهمم بیچاره ها قصد آشنایی داشتن و بعضا از من خوششون میومد ولی من اصلا راه نمی دادم.
من دوزاریم تازه موقعی می افتاد که یه مدت میگذشت و دیگه طرف رو نمیدیدم :|
+ آقایون محترم دنبال سیگنال و نخ و این چیزا ب طرف تون نباشین، شاید دوزاریش کج بود هیچ وقت نفهمید
رک و پوست کنده و به قول یکی از بچه ها در فرصت مناسب بهش بگید. فرصت مناسبم خیلی دنبالش نگردید خودتون بسازیدش راحتتره
(16 مرداد 1399 03:09 ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط: [ -> ] (16 مرداد 1399 02:12 ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: [ -> ]دختر مجرد بالای ۳۰ سال
سنگین ترین جمله تو زندگی ام همینه
هیچ کسی ۳۰ سالگی ی پسر ب چشمش نمیاد الان ی پسر متولد ۶۵ میشه ۳۴ ساله .
سن ی وقتایی عدده خیلی از همین دخترای بالای ۳۰ با نشاط و جوونتر عاقل تر و پخته و بسازتر از ی سری از این دخترای پرمدعای کم سن و سال هست
پسره متولد ۶۴ هست رفته خواستگاری دختر ۶۶ خب خوبه که ۲ سال اختلاف سنی دارن میگه نه سن برام مهمه. آدم عاقل ی نگاهی ب شناسنامه خودت بکن. الان دوستم متولد ۷۱ هست و شوهرش متولد ۷۰ اینا اشکال نداره بعد همین که دهه شصتی باشی انگار ۶۰ سالت هست.
من این بحثو زیاد دیدم حتی توی اینستا هم زیر کامنتا به چشمم میخوره. ببینین یه سری حقایق بایولوژی هست که نمیشه انکارش کرد.. یه آقایی که دنبال بچه ها هست مثلا فرض کنید علاقه به خانواده با دو تا بچه داره. این فرد باید بگرده دنبال یک خانم که اونم مثلا دو تا بچه بخواد. بعد شما سر سی سالگی ازدواج کنید همون فردا که بچه دار نمیشین. اگر بشین ظلم در حق بچه کردین به دلایل زیاد چون 3-5 سال اول ازدواج شانس طلاق بالاتره. بعد خیلی سریع عمل کنید سری 33-34 سالگی خانم تازه اقدام کنین برای یک بچه معلوم نیست چقدر زود موفقیت حاصل بشه یهو میره توی 35-36 سالگی خانم و شانس حاملی و وضع حمل خیلی میاد پایین. اگر اگر بچه توی اون سن دنیا بیاد شانس اوتیسم و سندروم داونش خیلی بالاتره (آمارشو توی اینترنت چک میتونین بکنید) بچه دوم را هم که کلا فراموش باید کرد. حالا میدونم خیلی از دوستان میگن مادر بزرگ من توی 60 سالگی حامله شد و بچه اش هم تیزهوش شد و فلان. من نمیگم غیر ممکنه بحثم آماری هست. مثلا شانس بچه با داون سیندروم یهو از 1 در مثلا 4000 در اوائل 20 سالگی میره بسه 1 در 500 یا حتی 1 در 100.
بنابراین از دید یک آقایی که قصد بچه دار شدن داشته باشه خیلی غیر منطقی نمیاد با یک دختر مثلا حداکتر25 ازدواج کنه اگر خودش مثلا اوائل 30 سالگی اش هست.
من ابدا قصدم ناراحت کردن خانما نیست ولی اگر حقایقا ندونیم و بخوایم انکار کنیم چیزی که درست نمیشه...به نظرم یه مشکل توی ایران اینه که این اطلاعات درست منتقل نمیشه. یک خانم باید از اوائل 20 سالگیش بدونه برنامه اش برای آینده چیه اگر قصد بچه دار شدن و خانواده داره.
امیدوارم بحث درست نشه. من بازم میگم قصدم ناراحت کردن نیست ولی نگفتن حقایق بیشتر ضربه میزنه. متاسفانه توی فرهنگ ما این جور چیزا صریح بحث نمیشه و همه وانمود میکنن همه چی گل و بلبله. بعد یک خانم تا 30 سالگی بنده خدا سرش توی درسه و اینا و نمیدونه که سن بالا ممکنه شانسشو برای ازدواج کم کنه و یهو شوکه میشهه...
البته اگر بالای 30 سال هم داره یک خانم نباید نا امید بشه فقط باید یک فردی را پیدا کنه که پای ریسک های مربوط به حاملگی وایسته یا بچه کلا زیاد براش مهم نباشه... اینطوری نیست که آخر دنیا هم باشه... امیدوارم همه دوستان شریک زندگیشون را بیابن چه آقایون چه خانما
(16 مرداد 1399 06:52 ب.ظ)diligent نوشته شده توسط: [ -> ] (16 مرداد 1399 04:41 ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط: [ -> ]بعد من یاد چند تا کیس افتادم ک الان میفهمم بیچاره ها قصد آشنایی داشتن و بعضا از من خوششون میومد ولی من اصلا راه نمی دادم.
من دوزاریم تازه موقعی می افتاد که یه مدت میگذشت و دیگه طرف رو نمیدیدم :|
+ آقایون محترم دنبال سیگنال و نخ و این چیزا ب طرف تون نباشین، شاید دوزاریش کج بود هیچ وقت نفهمید رک و پوست کنده و به قول یکی از بچه ها در فرصت مناسب بهش بگید. فرصت مناسبم خیلی دنبالش نگردید خودتون بسازیدش راحتتره
اینو یکی دیگر از دوستان هم اشاره کرد متاسفانه هم آقایون و هم خانم هایی که منفعل عمل میکنن آخرش از بقیه عقب میمونن. من دوستای خانمی داشتم که مثلا یکی را دوست داشتن ولی جلو روش یه جوری عمل میکردن که انگار به خون طرف تشنه ان یا کلا نادیده میگرفتنش و تهش هم کلا مجرد موندن و هستن. مشابه اش برای پسرا دقیقا به همین صورت. اینم یه بحث دیگه فرهنگ ماعه. خجالتی بودن یک ویژگی مثبت و به معنی آدم خوب بودن نیست... بیشتر به معنی ضعف اعتماد به نفس هست و از نظر بیشتر آدما چیز جذابی نیست کرد.
ولی در کل هرچی من سنم بالاتر میره متوجه میشم ازدواج واقعا اونقدر ها هم مهم نیست... حتی بچه دار شدن... جمعیت دنیا داره منفجر میشه اینقدر زیاد شده..آدم میتونه عمرشو بگذرونه با کمک به بچه های بی سرپرست و کلا توی زندگی تنهایییش هم تا حدی خوشحال باشه... مجردی خیلی بهتر از زندگی با یک نفر فقط از ترس تنهایی هست از نظر من....
بله حرف شما هم درسته ولی دخترایی که سن پایین ازدواج میکننن تازه میرن سراغ درس و دانشگاه و چند سالی درگیرن
معمولا دختری که 30 سالشه شغل مشخص داره احتمال 90 درصد تحصیلات دانشگاهی اش را تموم کرده و ب ی جایی رسونده وب رای شروع زندگی دیگه تازه درگیر دانشگاه رفتن و اینا نیست
من خیلی دخترا را دیدم توی سن پایین ازدواج می کنن و بعد تازه شروع میکنن به درس خوندن دانشگاه رفتن و بعد هم دلشون میخواد برن سرکار و ارشد و .... یکی از دوستان خودم پیش دانشگاهی نامزد کرد و سال اول دانشگاه ازدواج کرد تا درسش را خوند 4 سال شد بعد هم کنکور ارشد ی سال نشست خوند که راه دور قبول شد نمی تونست بره بعد ی مدت بیکار بود تا استخدام شد ی سال هم سر کار رفت و در کل اینجور که یادم میاد از زمانی که ازدواج کرد تا بچه دار شد 8 سال طول کشید تازه با درمان های ناباروری
پس تضمین صددرصد نیست که حتما باید زو د ازدواج کرد تا آدم بچه ار بشه شرایط نسبی هست نمیشه ی مورد خوب را فقط ب خاطر اینکه 30 سالش هست کنار گذاشت و بترسه بچه دار نمیشه یا دیر شده
در مورد آمار طلاق هم معمولا مربوط میشه به همون تصمیمات هیجانی در سن پایین